اثرات تنش خشکی و تنوع گونه بر کربن و نیتروژن زیست توده میکروبی و فعالیت آنزیم بتاگلوکزآمینیداز خاک ریزوسفری گراس های چمنی
خشکی بلندمدت یکی از فاکتورهای اصلی تغییرات جهانی اقلیم است که می تواند اثرات منفی قابل توجهی بر چرخه بیوژیوشیمیایی کربن و نیتروژن خاک و کارایی اکوسیستم خاک در شرایط تنش برجای گذارد. در این تحقیق فرض شده است: 1) خاک ریزوسفری سه گونه بروموس اینرمیس، داکتیلس گلومراتا و فستوکا آروندیناسه در پاسخ به تنش خشکی متفاوت خواهد بود و 2) گونه گیاهی در شرایط خشکی می تواند تاثیرات تعدیل کننده ای بر خصوصیات بیولوژیکی خاک داشته باشد. این فرضیه ها با اندازه گیری کربن و نیتروژن زیست توده میکروبی و فعالیت آنزیم بتاگلوکزآمینیداز خاک ریزوسفری گونه های گراس های بروموس، داکتیلیس و فستوکا در طرح تحقیقاتی بلندمدت خشکی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. پاسخ زیست توده میکروبی خاک به تنش خشکی بسته به نوع گونه گیاهی متفاوت بود، به طوری که زیست توده میکروبی خاک ریزوسفری گونه بروموس بیشترین و گونه داکتیلیس کمترین مقدار را داشت و نشان دهنده حساسیت بیشتر گونه داکتیلس به تنش خشکی بود. پاسخ فعالیت آنزیم بتاگلوکزآمینیداز به تنش خشکی متاثر از نوع ژنوتیپ گیاهی (حساس و مقاوم به خشکی) سه گونه بروموس، داکتیلیس و فستوکا بود، اگر چه به تیمار تنش خشکی و نوع گونه گیاهی حساسیت نشان نداد. بنابراین در شرایط تنش خشکی تاثیرات مثبت ژنوتیپ گیاهی می تواند تاثیرات منفی خشکی بر زیست توده میکروبی و خصوصیات بیولوژیکی خاک را تعدیل کند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.