بررسی ساختار دو حکایت از مرزبان نامه و هفت پیکر با استفاده از الگوی کنشی گرماس
یکی از شیوه های تحلیل متون ادبی بررسی ساختارگرایانه است. از شاخه های مورد توجه ساختارگرایان روایت شناسی است. گرماس، نشانه شناس لیتوانیایی، با توجه به تقابل های دوگانه و الگوی کنشی، به تبیین ساختار روایت و شخصیت های داستان پرداخته است. هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار حکایتی از مرزبان نامه با عنوان «ایراجسته و خسرو» و حکایتی از هفت پیکر با عنوان «فتنه و بهرام» با رویکرد ساختارگرایانه است که در ضمن پژوهش شخصیت ها و کنشگران حکایت ها و نیز تفاوت ها و شباهت های دو حکایت و نوع کنش ارزیابی می شود. نتیجه نشان می دهد دو حکایت از لحاظ روساخت همگون نیستند، ولی ژرف ساخت مشترکی دارند. کنشگر فاعل در حکایت «ایراجسته و خسرو» نقش مهمی در پیرنگ حکایت به عهده دارد، ولی در حکایت «فتنه و بهرام» مفعول (هدف) در جایگاه کنشگری فعال، فاعل یا قهرمان را به کنش ترغیب می کند.
ساختارگرایی ، گرماس ، کنشگر ، شخصیت ، مرزبان نامه ، هفت پیکر
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.