بررسی ساختار دو حکایت از مرزبان نامه و هفت پیکر با استفاده از الگوی کنشی گرماس
یکی از شیوه های تحلیل متون ادبی بررسی ساختارگرایانه است. از شاخه های مورد توجه ساختارگرایان روایت شناسی است. گرماس، نشانه شناس لیتوانیایی، با توجه به تقابل های دوگانه و الگوی کنشی، به تبیین ساختار روایت و شخصیت های داستان پرداخته است. هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار حکایتی از مرزبان نامه با عنوان «ایراجسته و خسرو» و حکایتی از هفت پیکر با عنوان «فتنه و بهرام» با رویکرد ساختارگرایانه است که در ضمن پژوهش شخصیت ها و کنشگران حکایت ها و نیز تفاوت ها و شباهت های دو حکایت و نوع کنش ارزیابی می شود. نتیجه نشان می دهد دو حکایت از لحاظ روساخت همگون نیستند، ولی ژرف ساخت مشترکی دارند. کنشگر فاعل در حکایت «ایراجسته و خسرو» نقش مهمی در پیرنگ حکایت به عهده دارد، ولی در حکایت «فتنه و بهرام» مفعول (هدف) در جایگاه کنشگری فعال، فاعل یا قهرمان را به کنش ترغیب می کند.
ساختارگرایی ، گرماس ، کنشگر ، شخصیت ، مرزبان نامه ، هفت پیکر
-
نشانه شناسی گفتمانی جنسیت در دو رمان «این خیابان سرعت گیر ندارد» و «رهش»
*، علیرضا اسدی، سید علی اصغر سلطانی
فصلنامه زن در فرهنگ و هنر (پژوهش زنان)، زمستان 1403 -
خوانش بوم گرایانه سروده های شیرکو بی کس
خالد یوسفی*، سید احمد پارسا،
پژوهشنامه ادبیات کردی، پاییز و زمستان 1403 -
بازنمایی گفتمانی کنشگران اجتماعی در غزل های عاشقانه اسپنسر و سیدنی از منظر رویکرد جامعه شناختی-معنایی ون لیوون (1996) (زبان مقاله: انگلیسی)
*، مسعود دهقان، فاطمه غلامی مطلق
نشریه پژوهش های زبان شناسی: نظریه و کاربرد، پاییز 1402 -
بررسی تطبیقی شخصیت گردآفرید در شاهنامه فردوسی با جودیت در ادبیات انگلوساکسن
، *
نشریه پژوهش های تطبیقی زبان و ادبیات ملل، زمستان 1395