روش شناسی تطبیقی رینولدنیکلسون و ویلیام چیتیک در مطالعات تصوف
جستار پیش رو با رویکردی تطبیقی به نقد روش شناسی نیکلسون و چیتیک در تصوف (با تکیه برآثار مولوی و ابن عربی) می پردازد. هدف از بررسی روش شناسی این عرفان پژوهان غربی نه تنها شناخت بهتر قواعد و معیارهای مطالعات دینی و به ویژه تصوف است بلکه با بررسی پیشنیه فکری و منشا تکوین دیدگاه این دو پژوهشگر، مسیر کشف ظرایف اندیشه و تفاوت و امتیازهای آرای آنان را نیز هموار می کند. نوشتار حاضر به روش توصیفی-تحلیلی کوشیده تا خلا وجود چنین رویکردی را تا حد امکان برطرف سازد. تحلیل روش این دو پژوهشگر حکایت از تفاوت منابع مطالعاتی و نتیجه گیری های متفاوت از هم دارد. چیتیک با روشی تحلیلی- انتقادی نسبت به آرای نیکلسون، بر تحلیل درون متنی آثار این عارفان تاکید می کند و درواقع فهم زوایای فکری اندیشمندانی مانند ابن عربی و مولوی را در گرو درک جهان-اندیشه آنان از میان آثارشان و بهره بردن کامل از سخنان و صور خیالی آن ها می داند اگرچه عدم توجه به برخی آثار نیکلسون و شاید تناقض آرای او، چیتیک را دچار قضاوتی نه چندان درست نموده است.
روش شناسی ، نیکلسون ، چیتیک ، ابن عربی ، مولوی ، مطالعات دینی ، تاریخ تصوف
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.