گوبینو، روشنفکران ایرانی و نظریه های آریائی گرائی و انحطاط
مقاله حاضر مبانی و ریشه های تاریخی نظریه آریایی گرایی در تاریخ نگاری و تاریخ نگری برخی روشنفکران ایرانی را مورد بررسی قرار می دهد و نقش کنت گوبینو در تکوین این نظریه را بررسی می نماید. فرضیه مقاله این است که دیدگاه یاد شده ریشه در نظریات خاص کنت دوگوبینو درباره تاریخ ایران باستان داشته و از طریق عده ای از نویسندگان تا نیمه دوم سلطنت رضاشاه تداوم و تحول داشته است. هدف پژوهش این است تا به شکلی توصیفی-تحلیلی نشان دهد نگرش آریایی گرایی به تاریخ ایران، آن هم در نیمه نخست قرن نوزدهم متناسب و متناظر با اوضاع و احوال سیاسی آن دوره، و به ویژه واکنشی در برابر شکست های ایران در دو دوره جنگ با روسیه بود. همچنین نظریه آریایی گرایی اهداف سیاسی خاص خود را در دوره رقابت اروپا با روسیه برای تسلط بر ایران پیگیری می کرد. با به قدرت رسیدن نازیها در آلمان و طرح شعار آریایی گرایی، دیدگاه های گوبینو بار دیگر در تفسیر تحولات تاریخی ایران پیش از اسلام هوادارانی یافت. مقاله حاضر زمینه های تاریخی شکل گیری مکتب آریایی گرایی در تفسیر تاریخ ایران را مورد بحث قرار میدهد و تداوم و تحول آن را ارزیابی میکند و یکی از پیامدهای این نظریه یعنی انحطاط ایران را مورد بررسی قرار میدهد.
گوبینو ، استعمار ، آریائی گرائی ، نظریه انحطاط ، تاریخ نگری
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.