آموزه دانش فیشته، به مثابه بسط فلسفه اخلاق کانت و انقلاب فرانسه
فیشته در صدد تکوین نظام آموزه دانش خویش از دو عنصر نظری یعنی معنای خودآیینی در اندیشه کانت و همچنین عنصر عملی یعنی انقلاب فرانسه سود میجوید. در این راستا با تکمیل خودآیینی کانتی(با استفاده از تجربه انقلاب فرانسه) آن را توانا به نفود به حوزه ضرورت و جوهر خارجی میکند و از این طریق آزادی را به قدرتی فراتر از تصور کانت تبدیل میکند. در این راستا او با طرح دو نظریه کنش و شهود عقلانی، دوگسست بیسابقه با فلسفه کانت در دو ساحت تغییر نظریه نحوه شکلگیری تجربه و جابجایی خودآگاهی به جای آگاهی انجام میدهد. فیشته با این دو تغییر معنای جدیدی از ایدهآلیسم، واقعیت و سوبژکتیویته خلق میکند. این عناصر جدید در فلسفه فیشته نه تنها با ساخت دیالکتیکی میان انقلاب فرانسه و خودآیینی کانتی شکل میگیرد بلکه راه را برای نظریه آزادی و چگونگی بسط آن در انقلاب فرانسه را نیز کشف میکند. با این رویداد فیشته آموزه دانش خویش را از دوسر سقوط مواجه خودآیینی با ضرورت و انقلاب با ترور رها میسازد.
آموزه دانش ، فیشته ، خودآیینی ، انقلاب فرانسه
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.