تحلیل ژئوپلیتیک انتقادی از منظر رئالیسم انتقادی
ژیوپلیتیک انتقادی از رویکردهای تاثیرگذار در ژیوپلیتیک، در دهه ی 1980 مطرح شد. به نظر می رسد که ژیوپلیتیک انتقادی به لحاظ فلسفی، فروکاست گرایانه و از همین رو برای تبیین ژیوپلیتیکی نابسنده است. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و نظری است که از روش تحلیل فلسفی(استدلال عقلانی)، و منابع کتابخانه ای استفاده می کند. هدف، تبیین و نقد بنیان های هستی شناسانه ، شناخت شناسانه و روش شناسانه ی ژیوپلیتیک انتقادی است. ابتدا تبیینی نسبتا جامع از ژیوپلیتیک انتقادی از دید ژیوراید اتوتایل و سیمون دالبی ارایه می شود. سپس مولفه های فلسفه ی علم ریالیسم انتقادی روی باسکار به عنوان مبنای نظری مکمل معرفی می شوند. در نهایت بر مبنای ریالیسم انتقادی (استعلایی) به تبیین و نقد ژیوپلیتیک انتقادی پرداخته می شود. نشان داده می شود که ژیوپلیتیک انتقادی دارای یک هستی شناسی ایده آلیستی و ذهنیت محور، شناخت شناسی پساساختارگرایانه و روش شناسی هرمنوتیکی است. این رویکرد دارای نوعی نگاه نقادانه ی صرف(برآمده از واسازی دریدا و قدرت دانش فوکو) است بی آنکه شناخت دقیقی از موضوع مورد مطالعه اش ارایه کند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.