تاثیر آموزش به شیوه مبتنی برحل مساله بر نمره آزمون بالینی دانشجویان توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی اهواز
یادگیری حل مساله، یک استراتژی آموزشی دانشجو محور است که در آن، دانشجویان به طور مشارکتی مسایل آموزشی را تجزیه و تحلیل و تجاربشان را منعکس می کنند. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش حل مساله بر ارزیابی مهارت های بالینی دانشجویان توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی اهواز بود.
مطالعه حاضر، یک مطالعه مداخله ای از نوع نیمه تجربی بود. جامعه مورد مطالعه، کلیه دانشجویان سال چهارم دوره تحصیلی کارشناسی رشته های فیزیوتراپی، گفتاردرمانی و کاردرمانی دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی اهواز بودند؛ بر اساس شیوه تعیین تصادفی تعدادی از دانشجویان به عنوان گروه آزمایش (آموزش مساله محور) و تعداد دیگری از دانشجویان به عنوان گروه کنترل (آموزش سنتی) تعیین شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از آزمون بالینی با ساختار عینی جهت بررسی مهارت های بالینی دانشجویان و یک پرسشنامه محقق ساخته برای ارزیابی میزان رضایت از شیوه آموزش مساله محور صورت گرفت.
میانگین نمرات مهارت های بالینی بعد از آموزش بین دو شیوه سنتی و مساله محور تفاوت آماری قابل ملاحظه ای در هر سه رشته تحصیلی نشان داد. همچنین نتایج مربوط به پرسشنامه رضایت مندی دانشجویان نشان داد که تقریبا 60% دانشجویان هر سه رشته تحصیلی، از آموزش مساله محور رضایت مندی زیاد تا خیلی زیاد داشتند.
با توجه به افزایش مهارت های بالینی دانشجویان به دنبال آموزش به شیوه مساله محور و رضایت بالای آنها از این روش آموزش، پیشنهاد می شود سایر دانشکده های علوم توانبخشی و رشته های وابسته هم درآموزش واحد های بالینی از این شیوه آموزش استفاده کنند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.