بررسی نشانه - معناشناختی اشعار نزار قبانی
بررسی نشانه معناشناسی گفتمان یکی از نیازهای اصلی در بررسیهای ادبی دوره اخیر میباشد؛ زیرا به ادبیات پویایی و سرزندگی میبخشد. این روش فرایندی است حسی ادراکی، سیال، زیباییشناختی و ناپایدار که با حضور عامل انسانی به طور ناگهانی شکل و در فرایند تولید معنا قرار میگیرد و فرایندی هنری، حسی و زیبا میآفریند که هیچ گونه نتیجه قطعی و ازپیشتعیینشده ندارد، بلکه شوشگر به شکلی ناگهانی و احساسی در روند کلام آشکار میشود و این گونه حضور باعث ایجاد فضایی تنشی در گفتمان میگردد و زیبایی خاصی به کلام میبخشد. بعد حسی ادراکی و عاطفی کلام، در نشانه معناشناسی گریماسی به تولید معنا و تحول آن میانجامد. این روش برخلاف روش برنامهمدار و روش روایی، مکانیکی عمل نمیکند و نتیجهای قطعی و ازپیشتعیینشده ندارد؛ یعنی طبق برنامه خاص و مشخصی عمل نمیکند تا نتیجه مشخصی داشته باشد، بلکه فضایی تنشی بر معنا حاکم است. معنای گفتمان در تعامل احساسی شوشگر و دنیا و غایب شدن یکی از عوامل شکل میگیرد، ولی این معنا هم پایدار نیست، بلکه در نوسان است و چنین نوسانهایی زیبایی گفتمان را میآفرینند. در این مقاله، شعرهای «غرناطه»، «قصیده الحزن» و «إنها تثلج نساء» از نزار قبانی از دیدگاه نشانه معناشناسی، در ابعاد حسی ادراکی، عاطفی و زیباییشناسی بررسی میشود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.