تلقی ادیبان معاصر از مفهوم کنایه در ساحت کاربردی آن (گرایش به مفهوم پیشاجرجانی کنایه نزد ادیبان پسامشروطه)
تعاریف مختلف و گاه متناقضی در کتاب های بلاغی برای تبیین صنعت کنایه ذکر شده است که با بررسی و دسته بندی آنها می توان دو مفهوم کلی برای این شگرد در نظر گرفت: در تعریف نخست، که به دوره پیش از جرجانی اختصاص دارد، کنایه عبارت است از «پوشیده سخن گفتن و ترک تصریح به معنی». دراین معنی، کنایه با دیگر شگردهای بلاغی (نظیر مجاز، تشبیه، استعاره، توریه و...) درمی آمیزد و حدود و ثغور مشخصی ندارد. در مفهوم دیگر کنایه، که با جرجانی شروع می شود، کنایه صناعتی ساختارمند و منفک از دیگر شگردهاست. در این تعریف، کنایه صرفا به معنی «پوشیده سخن گفتن و ترک تصریح به معنی» نیست، بلکه چارچوب مشخصی دارد و آن «ذکر لازم و اراده ملزوم» است. پس، اگر سخنی حتی پوشیده ذکر شده باشد، اما عنصر «لازم و ملزوم» در آن رعایت نشده باشد، در تعریف های پس از جرجانی کنایه محسوب نمی شود. در پژوهش حاضر، با شیوه توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای، ضمن واکاوی دو مفهوم مزبور از کنایه (پیش و پس از جرجانی)، تلقی ادبای اخیر از مفهوم این صناعت در مقام عمل و ساحت کاربردی آن بررسی شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که بیشتر پژوهشگران اخیر در بحث کنایه به مفهومی گرایش دارند که پیش از جرجانی متداول بوده است.
شگردهای بلاغی ، کنایه ، لازم و ملزوم ، جرجانی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.