ظرفیت شناسی حکمت متعالیه در باب مفهوم «بدن» در مقایسه ای تحلیلی با اندیشه مرلوپونتی
بحث از بدن از مباحثی است که تا قبل از مرلوپونتی نگاه جدی به آن نشده بود، ولی مرلوپونتی با پدیدارشناسی ادراک حسی آن را اصل و محور اندیشه خود قرار داد و از آن پس تحقیقات خوبی درباره بدن انجام شد و هر روز بر تعداد آنها افزوده می شود. در مقاله حاضر، با روش توصیفی تحلیلی و مقایسه ای، می کوشیم ضمن توصیف دیدگاه های مرلوپونتی و ملاصدرا، ظرفیت های فلسفه اسلامی در بحث بدن را بررسی کنیم. تحقیق پیش رو به این نتیجه رسیده است که روش شهودی برهانی ملاصدرا نه تنها دستاوردهای روش پدیدارشناسی مرلوپونتی درباره بدن را تا حد بسیار پوشش می دهد، بلکه آورده های افزون تری هم دارد که نشان دهنده عمق، گستره و توان تبیین گری رویکرد و دیدگاه وی است. ملاصدرا و مرلوپونتی هر دو با بیان های مخصوص خود به عالم بودن بدن، رو به سوی جهان بودن آن، فعال بودن و ساختنی بودنش اشاره دارند؛ ولی ملاصدرا برخلاف مرلوپونتی اولا با توجه به ذاتی دانستن نفس مندی برای بدن توانست به بدن های دیگری غیر از بدن مادی، مانند بدن مثالی، قایل شود؛ و ثانیا نه تنها جهان را منحصر در جهان تجربی و پدیداری نمی کند، بلکه حتی آن را منحصر به و در نسبت با بدن بودن نمی کند و از باب نمونه قایل به جهان معقولی است که در نسبت با و متحد با مرتبه عقل انسان است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.