امرای نظامی مغول و بحران جانشینی در دوره ایلخانان
مسئله ی جانشینی در عصر ایلخانان، تحت تاثیر اقتدار و نفوذ حداکثری امرا و اشرافیت نظامی مغولی، به بحرانی سیاسی- اجتماعی مبدل شد. تامل در سیر تاثیرگذاری امرای مغولی در مسئله ی جانشینی و روند تبدیل آن به یک بحران سیاسی- اجتماعی، نشان می دهد که نقش آفرینی فزاینده ی امرای نظامی مغولی در مسئله ی جانشینی، برآیندی از واقعیت های سیاسی-اجتماعی و اقتصادی-نظامی این دوره است. بر این اساس، هر چه فاصله ی ما از دوره تاسیس ایلخانان به دوره ی مسلمانی آنان بیشتر می شود، نقش امیران و اشراف مغولی در مسئله ی جانشینی کمرنگ تر و در عوض به نقش دیوانسالاری ایرانی در بحران جانشینی افزوده می شود. از همین رو پژوهش حاضر تلاش دارد تا به این پرسش پاسخ دهد که امرای نظامی مغول چه نقشی در بحران جانشینی دوره ایلخانان داشته اند و الگو و مولفه های مختلف دخیل در شکل گیری و تداوم این مسئله کدام است؟ فرضیه ی این پژوهش آن است امرای نظامی از تاسیس حکومت ایلخانی تا روی کار آمدن غازان نقش مهم و بی بدیلی در مسئله ی جانشینی داشتند؛ اما با روی کار آمدن غازان، مسلمان شدن ایلخانان و قدرت گرفتن دیوان سالاران ایرانی از نقش امرای نظامی در مسئله ی جانشینی کاسته شد. نتایج این بررسی همچنین نشان می دهد که تاثیر امیران مغولی در تبدیل کردن مسئله ی جانشینی به یک بحران، به بسترها و عوامل پیچیده و چندگانه وابسته بود و با تحول در نوع سیاست و حکومت مغولان در ایران، الگوی دخالت امیران نظامی در مسئله ی جانشینی هم متحول شد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.