نسبت علم الهی با معلوم از دو منظر عرفانی و صدرایی
حکیمان و عارفان مسلمان در معنا و منشا تبعیت علم از معلوم با یکدیگر اختلاف نظر دارند. هدف این پژوهش، کشف رویکرد عرفان اسلامی و حکمت متعالیه در خصوص این موضوع است.
پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل و مقایسه، به بررسی تحلیلی و تطبیقی نگرش عرفانی و صدرایی در این موضوع پرداخته است. همچنین، این تحقیق مبتنی بر داده های کتابخانهای انجام گرفته است.
در معناشناسی نسبت علم با معلوم در نگرش عرفانی، سه بیان متفاوت در سخنان عرفا قابل مشاهده است؛ معنای اول، ناظر به عدم مجعولیت معلوم توسط علم است؛ معنای دوم تبعیت، مطابقت علم با معلوم است؛ معنای سوم از تبعیت به تبعیت اضافه از طرف اضافه برمی گردد. از سوی دیگر، در نگرش صدرایی، تبعیت علم از معلوم به تبعیت در معنای سوم عرفانی تبیین شده است؛ همچنین ملاصدرا بر اساس رهیافت اصالت وجود، به عدم مجعولیت معلوم و عدم دخالت علم در معلوم گرایش دارد.
تبیین عرفانی و صدرایی در این نکته با یکدیگر مشترک هستند که عین ثابت در هر دو اندیشه، حقیقتی متعین بالذات و غیرمجعول است؛ از این رو، علم الهی در هیچکدام از دو نگرش، موثر و فاعل در عین ثابت موجود در صقع ربوبی نیست.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.