تاویل و نقد ماهیت آن در مثنوی معنوی با تکیه بر آرای پل ریکور
هدف پژوهش حاضر، نقد ماهیت تاویلی مثنوی معنوی به عنوان وجهی تقدیری و پویا در ادبیات است. برای جهت دهی و اعتباربخشی به این هدف، رویکردهای تاویل مولوی را براساس فلسفه اندیشگانی و پدیدارشناسی تاملی پل ریکور مشخص کردهT نشان داده ایم که تامل و فکرت در تاویل چگونه سبب شده مثنوی در ردیف پرنفوذترین متن های نوشتاری باشد و واجد سه خصیصه توضیح، فهم و کاربست شود. نگارندگان مقاله حاضر برآنند برای تفسیر هر متنی، لازم است فرایند شکل گیری متن و رابطه آن با سخنوری، دیالکتیک و کاربردزدایی بررسی شود. ازاین رو، با بررسی انگاره های تاویل در مثنوی معنوی نشان داده اند که این اثر، توصیف فربهی از فهم است و فهم، زبان آن را غنی، دلالت گرایانه، پویا و خودآیین ساخته است؛ ازاین رو، مثنوی معنوی در مقام یک اثر کلاسیک5 و تاملی در سویه متن، حاوی دیسکورس و موکول به تاویل و در خوانش، تمامیتی کنش دار و دیالکتیک مند است که به خواننده فرصت فهم و بازپیکربندی معنا را می دهد.
-
تحلیل استعاره های مربوط به حوزه بیماری و شفا در ناداستان از قیطریه تا اورنج کانتیاثر حمیدرضا صدر
ایوب مرادی*،
نشریه پژوهش های بین رشته ای ادبی، بهار و تابستان 1403 -
نماد در داستان کوتاه مدرن فارسی (داستانهای 1340 تا 1357)
علی حیات بخش، ، مصطفی گرجی
مجله سبک شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)، آذر 1402