جبهه گیری مدیریتی نسبت به قابلیت های تکنولوژی های کارآفرینانه: بسط تئوری استیلای هژمونی قدرت
باتوسعه اقتصاد بین المللی و رقابتی شدن بازارها، قابلیت های تکنولوژیک به خصوص از نوع کارآفرینانه به سرعت در حال تغییر است به گونه ای که مدیران شرکت ها از طریق جذب دانش مرتبط با این حوزه در تلاش هستند تا کارکردهای رقابتی را تقویت نمایند. اما این واقعیت وجود دارد که ساختارهای تصمیم گیری در هر شرکت بسته به رویکردهای مدیریتی متفاوت می باشد و این موضوع باعث می گردد تا اولویت های فردی و ادراکی جایگزین توسعه قابلیت های تکنولوژیک کارآفرینانه برای توسعه گردد. جبهه گیری مدیریتی به عنوان یکی از مباحث استیلای هژمونی قدرت محسوب می شود که می تواند سطح تصمیم های یک جانبه گرایی به منظور حفظ جایگاه مدیریت را تقویت نماید و مانع از کارکردهای اثربخش بکارگیری قابلیت های تکنولوژی کارآفرینانه گردد. هدف این پژوهش بررسی تاثیر جبهه گیری مدیریتی نسبت به قابلیت های تکنولوژی های کارآفرینانه براساس بسط تیوری استیلای هژمونی قدرت می باشد. براین مبنا به منظور سنجش جبهه گیری مدیریتی از پرسشنامه استاندارد براساس مقیاس لیکرت 5 گزینه ای استفاده شد. اما جهت سنجش گرایش سرمایه گذاری کارآفرینانه از معیار بازده نسبت مالی و بازده فنی بهره برده شد. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1397 بود که تعداد 91 پرسشنامه با مشارکت مدیران عامل شرکت های فوق از طریق تحلیل حداقل مربعات جزیی مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه آزمون فرضیه پژوهش نشان داد، جبهه گیری مدیریتی با قابلیت های تکنولوژی های ارتباط منفی و معناداری دارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.