مدل یابی معادلات ساختاری طلاق عاطفی براساس طرح واره های ناسازگار اولیه، همدلی عاطفی با میانجی گری تنظیم هیجان در زنان متاهل تهران
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی معادلات ساختاری طلاق عاطفی براساس طرح واره های ناسازگاراولیه، همدلی عاطفی با میانجی گری تنظیم هیجان درزنان متاهل تهران بود.
پژوهش توصیفی، همبستگی و جامعه آماری زنان متاهل تهرانی بود که با روش نمونه گیری در دسترس، 200 زن متاهل ساکن تهران به عنوان حجم نمونه از مراکز مشاوره دوستان و مشاوران انجمن حمایت از حقوق کودکان بصورت آنلاین (به دلیل وجود ویروس کرونا) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن(1999)، طرحواره های ناسازگاراولیه یانگ (1998)، همدلی عاطفی اپستین و مهرابیان (1972) و تنظیم هیجان گراس و جان (2003) بود. کلیه تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 صورت گرفت. جهت تحلیل روابط واسطه ای نیزازروش بوت استرپ در برنامه MACRO پریچروهایز(2008) استفاده شد.
نتایج حاصل از اثر مستقیم نشان داد که طرحواره بریدگی و طرد (343/0=β)، گوش بزنگی بیش از حد و بازداری (294/0=β)، بر طلاق عاطفی اثر مثبت و معنادار دارد، و همدلی عاطفی (345/0- =β) بر طلاق عاطفی اثر منفی و معناداردارد. هم چنین اثرغیرمستقیم طرحواره های بریدگی و طرد (0320/0=β)، خودگردانی و عملکرد مختل(0447/0=β)، جهت مندی (0509/0=β)، گوش به زنگی بیش از حد و بازداری (0628/0=β)، محدودیت های مختل(1252/0=β)، و همدلی عاطفی (0140/0- =β) بر طلاق عاطفی از طریق تنظیم هیجان معنادار بود. نتایج نشان داد که تنظیم هیجان به عنوان یک متغیرمیانجی توانست رابطه بین طرحواره های ناسازگاراولیه و همدلی عاطفی را تبیین نماید.
از آنجا که یافته های این پژوهش حاکی ازروابط قدرتمند و معنادارمتغیرهای پژوهش با طلاق عاطفی بود پیشنهاد می شود که از طرق مختلف ازجمله رسانه های ارتباط جمعی، روزانه ساعاتی جهت آموزش مهارت های زندگی، راهبردهای کارآمد و مثبت تنظیم هیجان ونوآوری های لازم جهت اصلاح طرحواره های ناسازگار اولیه در نظرگرفته شود و روانشناسانی جهت بحث و بررسی در این زمینه به کار گرفته شوند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.