تاملی بر کارکرد عناصر طبیعت، در شخصیت سازی پایداری در شعر سپیده کاشانی و نصرالله مردانی
عناصر طبیعت با تنوع چشمگیر، همواره نقش قابل توجهی در گزارش موضوعات و مفاهیم گوناگون به مخاطب و تصویرسازی های ادبی، به ویژه در شعر داشته اند. این نقش ها، گاهی چنان پررنگ و برجسته اند که نمی توان بدون تحقیق درباره جزییات و ظرایف آن ها، به ابعاد و زوایای بسیاری از ارزش های معنایی و صوری آثار ادبی پی برد. این کارآیی و نقش پذیری در اشعار پایداری نیز، بسیار تاثیرگذار و تعیین کننده بوده است. براساس این اهمیت، در مقاله حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، کارکردهای عناصر طبیعت در شخصیت سازی پایداری را در اشعار سپیده کاشانی و نصرالله مردانی بررسی می کنیم. دلیل انتخاب این دو شاعر، کیفیت قابل توجه اشعارشان، بهره مندی محوری از عناصر طبیعت و دستیابی به یافته های مرتبط، از منظر نگاه زنانه و مردانه، در کنار هم بوده است. یافته ها نشان می دهند که گل ها و گیاهان و اجرام آسمانی، در شعر هر دو شاعر از بسامد بسیاری برخوردارند. از میان گل ها و گیاهان، لاله در مفهوم شهید؛ از میان اجرام آسمانی، آفتاب و خورشید در مفهوم راهبر، اختران و ستارگان در مفهوم شهید؛ از میان حیوانات، کبوتر در مفهوم شهید، کرکس و کفتار در مفهوم دشمن، در شعر هر دو شاعر، نمود بیشتری دارند. از لحاظ کارکرد معنایی عناصر طبیعت در ساختن شخصیت های راهبر و پیشوا، شهید و دشمن به عنوان شخصیت های مشترک در شعر دو شاعر استفاده شده اند؛ البته کاشانی در اشعارش به ساختن شخصیت های زن فداکار ایرانی، منافقان و خیانتکاران نیز پرداخته که در اشعار مردانی یافت نمی شوند. همچنین، مردانی به ساخت شخصیت رزمندگان پرداخته که در اشعار کاشانی نیامده است. شخصیت شهید در شعر کاشانی و شخصیت راهبر در شعر مردانی، بیشترین بسامد را دارند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.