بررسی شیوه های بازنمایی کنشگران اجتماعی در داستان «دره خزان زده» از منظر تحلیل گفتمان انتقادی با بهره گیری از مولفه های جامعه شناختی معنایی (رویکرد ون لیوون)
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی است که زبان را به عنوان عملی اجتماعی در ارتباط با عواملی همچون قدرت و ایدیولوژی موردمطالعه قرار میدهد. با توجه به این رویکرد، پژوهش حاضر کوشیده است تا با کاربست مولفههای جامعهشناختی معنایی، نشان دهد که جلال آلاحمد از طریق بازنمایی شخصیتهای «دره خزانزده»، چگونه به بیان ایدیولوژی خود پرداخته و در پساسقوط رضاشاه، به چه نحو کنشگران اجتماعی آن دوره را به تصویر کشیده است. در این داستان کوتاه، ساختهای زبانی در خدمت مولفه های جامعه شناختی معنایی قرار دارند و از این نظر، الگوی ون لیوون ابزار مناسبی برای تحلیل متن و کشف رابطه میان زبان و ایدیولوژی نویسنده است. پرسش اصلی در این پژوهش، آن است که آیا نویسنده به وسیله بازنمایی کنشگران اجتماعی، توانسته است از ایدیولوژی پنهان خود پرده بردارد؟ یافته های تحقیق نشان میدهد که این امر، به وقوع پیوسته و آلاحمد با استفاده از شیوههای کتمان، پسزمینه سازی، فعالسازی، منفعل سازی تشخص بخشی و تشخصزدایی، ایدیولوژی و دیدگاه های خود را در داستان بیان کرده است. وی با استفاده از راهبرد کلی «حذف»، هویت مقامات عالیرتبه دولت پهلوی را پنهان میکند و با «پس زمینه سازی»، آنها را کاملا نادیده میگیرد. نهادهای «دولت» و «ارتش» در گفتمان فعالنمایی شده، و «کارگران» و «نخبگان»، منفعل نمایی شدهاند تا با برجسته کردن ستمی که به آنها روا داشته شده است، در کانون توجه مخاطب قرار گیرند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.