روایت خرد محور و قدرت محور بازپیوند قهرمان در قصه های ایرانی
این پژوهش به خوانش کهن الگویی قصه های ایرانی و بررسی فرآیند فردیت و چگونگی رخدادهای شکل دهنده به این فرآیند پرداخته است. پرسش این است که؛ در طی فرآیند فردیت، روند پیوند قهرمان با آنیما و آنیموس چگونه است؟ با تحلیل محتوای متن قصه های ایرانی ابتدا نمود کهن الگوها را یافتیم و سپس دو مرحله ای بودن فرآیند فردیت آشکارشد که دوگونه تحقق خردمحور و قدرت محور داشت. یافته ها نشان می دهند؛ من (قهرمان) یا بخش آگاه و دیگر اجزای ناخودآگاه روان چون؛ آنیما، آنیموس، پیرخرد و سایه، پیوندهای پیچیده ای دارند. سایه همجنس قهرمان و جزء ناشناخته، سرکوب شده و چالش آفرین روان است. رخدادهای پروسه فردیت بر بنیاد چالش آفرینی های سایه برای قهرمان رخ می دهد و قصه ها هم با ساختار دو بخشی و گاه قصه درقصه و همانند فرآیند فردیت هم دو مرحله پیوند و بازپیوند دارند که در جستار پیشرو به آن پرداختیم. افزون بر آن، دو روایت زنانه و مردانه از روند تحقق فردیت داریم؛ در روایت خردمحور زنانه؛ قهرمان با راهنمایی و یاریگری پیرخرد و تکیه بر خردورزی بر سایه پیروز می شود و به آنیموس می پیوندد و اغلب پس از شکست سایه، او را می بخشد و می پذیرد. در روایت قدرت محور مردانه؛ قهرمان همچنان از راهنمایی و یاریگری پیرخرد برخوردار است، ولی با تکیه بر قدرت و جنگیدن رویاروی بر سایه غلبه می کند و اغلب سایه را می کشد و گاه می راند.
نقد کهن الگویی ، آنیما ، آنیموس ، بازپیوند ، قصه های ایرانی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.