فرایند ادغام اشخاص حماسی تاریخی ایران باستان در تاریخ اسلامی جهان
گسترش مرزهای امپراتوری اسلامی تحولی در تاریخ نگاری اسلامی به وجود آورد. تاریخ که بدوا تنها با حوادث حیات و فعالیت های رسول اکرم (ص) سر و کار داشت، به یک روایت جامع از تاریخ جهان تبدیل شد. گزارش قرآن و کتب آسمانی دیگر در روایت حوادث بعد از طوفان نوح اساسا یکسان بود؛ زیرا تمام بنی بشر از بازماندگان نوح به شمار می رفتند. این گزارش باید با داستان های اقوامی که تحت تسلط مسلمانان در آمده بودند هماهنگ شود تا از مجموع آن ها روایت جامعی از تاریخ عمومی جهان پدید آید. مورخان مسلمان به ادغام داستان های ایرانیان و رومیان در تدوین تاریخ عمومی جهان پرداختند. در مورد ایران که تاریخ باستان خود را به صورتی بسیار منظم حفظ کرده بود، شخصیت های داستانی ایرانی با شخصیت های تاریخ مذهبی اسلام هماهنگ شدند و از این هماهنگی روایت منسجمی از تاریخ جهان پدید آمد. مشابه این فرایند، هنگامی که رومیان به دین مسیح گراییدند، پیش آمده بود. در آغاز قرن چهارم میلادی مورخان مسیحی روایات باستانی روم و یونان را در روایات تورات و انجیل ادغام کردند. بعد از سقوط امپراتوری روم در قرن پنجم میلادی نیز بسیاری از داستان های پهلوانی فاتحان ژرمن در تاریخ جهانی مسیحیان پذیرفته شد. بنابراین، مرتبط شدن بعضی شاهان و پهلوانان ایران باستان با اشخاصی که در تاریخ مذهبی اسلام ذکر شده اند مطلب عجیب یا غیرمتعارفی نیست. در این مقاله شواهدی در اثبات این مطلب از تحقیقات مورخان مسلمان و غیرمسلمان قدیم و جدید و متون کهن اسلامی و مسیحی عرضه شده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.