مقایسه اثربخشی آموزش تنش زدایی خودزاد با آموزش تنظیم عاطفه بر سازگاری روان شناختی زنان مبتلا به دیابت نوع دو
دیابت، یکی از مهم ترین بیماری های مزمن است که دارای پیامدهای منفی جسمانی و روان شناختی است. در نتیجه انجام مداخله های کارآمد در کاهش این عواقب ضروری است. لذا هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی آموزش تنش زدایی خودزاد (AT) با آموزش تنظیم عاطفه (ART) بر سازگاری روان شناختی زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود.
ابتدا از میان بیماران زن مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به انستیتوی غدد ایران، 33 بیمار با نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه (آموزش تنش زدایی خودزاد، آموزش تنظیم عاطفه و گواه) قرار گرفتند. شرکت کنندگان پیش از شروع و در پایان مداخله به پرسشنامه سازگاری روانی اجتماعی با بیماری (PAIS) پاسخ دادند. سپس آزمودنی های گروه ART و AT به مدت 10 هفته هر هفته یک جلسه 90 دقیقه ای آموزش های مرتبط را دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد.
پس از جمع آوری داده ها، با روش آماری MANOVAو ANOVA مشخص شد اثر جمعی و تفکیکی نمرات هر هفت زیرمقیاس و همچنین نمره کل سازگاری روانی- اجتماعی با بیماری در هر دو گروه ART و AT در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنادار داشت (05/0>P) که بیانگر افزایش سازگاری روان شناختی بود . اما این دو گروه AT و ART تفاوت معناداری با هم نداشتند (05/0<P).
به نظر می رسد که هر دو مداخله در بهبود سازگاری روان شناختی زنان مبتلا به دیابت نوع دو به واسطه تاثیر روی مکانیزم های هشیار یا ناهشیار ارتباط ذهن -بدن موثر واقع شده اند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.