رابطه تبعیت از درمان با درک از بیماری، خودشفقت ورزی و حمایت اجتماعی ادراک شده: نقش واسطه ای امید به زندگی در بیماران قلبی عروقی
تبعیت از درمان یک استراتژی کلیدی در مدیریت بیماری های مزمن است که عوامل مختلفی بر آن تاثیرگذار است.
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای امید به زندگی در رابطه درک از بیماری، خودشفقت ورزی و حمایت اجتماعی ادراک شده با تبعیت از درمان در بیماران قلبی عروقی انجام شد.
این پژوهش از نوع تحقیقات همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران قلبی عروقی مراجعه کننده به مرکز تخصصی قلب شهید مدنی تبریز در بهار 1400 بودند؛ که تعداد 234 نفر از آن ها به صورت نمونه های در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل: پرسشنامه درک از بیماری برادبنت، مقیاس خودشفقت ورزی ریس، حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت، امید اشنایدر و پرسشنامه تبعیت از درمان مدانلو بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و آزمون سوبل به کمک نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 استفاده گردید.
نتایج نشان دادند که درک از بیماری، خودشفقت ورزی، حمایت اجتماعی ادراک شده و امید به زندگی بر روی تبعیت از درمان ؛ و همچنین درک از بیماری، خودشفقت ورزی و حمایت اجتماعی ادراک شده بر روی امید به زندگی تاثیر مستقیم و معنادار داشته اند (0/001>p). در ادامه نتایج آزمون سوبل نشان داد که درک از بیماری (0/095=β)، خودشفقت ورزی (0/086=β) و حمایت اجتماعی ادراک شده (0/087=β) به واسطه امید به زندگی بر روی تبعیت از درمان، تاثیر غیرمستقیم و معنادار داشته اند (0/01>p).
یافته ها نشان دادند که درک از بیماری، خوشفقت ورزی و حمایت اجتماعی ادراک شده به واسطه امید به زندگی موجب افزایش تبعیت از درمان شده اند. بر این اساس می توان برای آموزش و ارتقای سطح امید به زندگی و به تبع آن افزایش میزان تبعیت از درمان در بیماران قلبی عروقی، اهدافی را تعیین نمود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.