مقایسه اثربخشی آموزش ارتباط موثر و تفکر انتقادی بر خودتنظیمی هیجانی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان بجنورد در سال 1398
تداوم روابط بین فردی سالم و پویا نیازمند یادگیری مهارت های اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش ارتباط موثر و تفکر انتقادی بر خودتنظیمی هیجانی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان بجنورد بود.
پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بجنورد در سال تحصیلی 98-1397 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، 45 نفر انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه 15 نفره قرار گرفتند. گروه آزمایش، در 8 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) آموزش مهارت های ارتباط موثر و 8 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) آموزش تفکر انتقادی شرکت کردند. در گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. پرسش نامه های اضطراب اجتماعی نوجوانان LaGerca و همکاران (1998) و خودتنظیمی عاطفی Marschark و همکاران (2004) قبل و بعد از اجرای مداخله در مورد آن ها اجرا شد. داده ها با استفاده از آنالیز کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد.
نتایج نشان داد در مقایسه درون گروهی، دو روش آموزش مهارت های ارتباط موثر و آموزش تفکر انتقادی موجب افزایش خودتنظیمی هیجانی و کاهش اضطراب اجتماعی در مرحله پس آزمون شدند (05/0<p) و بین اثربخشی این دو روش آموزشی تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0>p).
بنا بر نتایج پژوهش حاضر، می توان آموزش مهارت های ارتباط موثر و آموزش تفکر انتقادی را به عنوان روشی کارآمد در افزایش خودتنظیمی هیجانی و کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای این مشکلات توصیه نمود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.