بررسی و تحلیل نظریه پایان نقاشی در اندیشه آرتور دانتو و ادامه نقاشی در آثار گرهارد ریشتر
مقاله حاضر به بررسی و تحلیل دو دیدگاه متفاوت در هنر و فلسفه هنر معاصر می پردازد. از یک طرف، آرای فلسفی آرتور دانتو درباره چالش های تعریف هنر که به نظریه پایان هنر و مرگ نقاشی می انجامد و از طرف دیگر، اندیشه و آثار گرهارد ریشتر که منجر و منتج به تجدید حیات نقاشی شد. هدف اصلی این پژوهش با نظر به آرای دانتو، بررسی جایگاه نقاشی بعد از اعلام پایان آن در آثار هنرمند معاصر آلمانی ریشتر است و به دنبال پاسخ گویی به مضامینی از قبیل تعریف هنر و نقش زیبایی شناسی در هنر معاصر می باشد. پرسش اصلی این است: چرا و چگونه بعد از پیشرفت های تکنولوژیک در ساختار و روش های خلق و تولید اثر هنری، ورود رسانه های جدید و چالش هایی در مفاهیم بنیادین زیبایی شناسی، هنر نقاشی خود را دوباره به صحنه هنر پیشرو بازگرداند و احیا نمود؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا، آرای دانتو و کریمپ درباره پایان نقاشی، با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی و مداقه گذاشته شد و سپس، به نقش مهمی که ریشتر در جهت احیای نقاشی ایفا نمود، پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که، در چنین شرایطی ریشتر نقاشی را چیزی ورای تصویر می داند و با ادامه این روند، نگاهی تغییر یافته به تاریخ هنر می گشاید که راهی برای یافتن زبانی شخصی و تاریخمند در تجربیات پسا مدرنیسم است. این مقاله مستخرج از رساله دکترای نگارنده اول با عنوان «تحلیل و نقد نظریه آرتور دانتو درباره پایان هنر و مرگ نقاشی بر اساس اندیشه و آثار گرهارد ریشتر» و به راهنمایی نویسنده مسیول است.
پایان هنر ، مرگ نقاشی ، ادامه نقاشی ، انتزاع ، پسا مدرنیسم ، تاریخ هنر
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.