چالش های آرای کیفری در مواجهه با اصل اقناع کنندگی و راه های برون رفت از آن ها در پرتو اخلاق و فرمالیسم حقوقی از منظر فقه و حقوق ایران
آرای کیفری علاوه بر رسالت عدالتمداری و تلاش برای تحققبخشیدن به آرمانهای کلان نظام عدالت کیفری، تا حدودی در جستجوی تضمین و تحقق اصل اقناعکنندگی مردم و افکار عمومی جامعه نیز میباشند. برای آنکه بتوان از نفوذیابی این اصل که دارای مستندات و مبانی فقهی مسلم نیز میباشد، به کاربست نظام حقوقی جامعه سراغ گرفت، لازم است در حین صدور آرا یکسری استانداردها و شاخصهای شکلی و ماهوی رعایت گردد تا مآلا امیدوار بود افکار عمومی جامعه با کیفیت و محتوا و منطق آرای اصداری در محاکم همراهی کنند.
این تحقیق از نوع نظری است؛ روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی میباشد و جمعآوری اطلاعات نیز به شیوه کتابخانهای و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات، صورت گرفته است.
به منظور انجام پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.
در شرایط و وضعیت کنونی نظام حقوقی ایران تحقق اصل اقناعکنندگی در مرحله صدور آرای کیفری با چالشهای نظری و عملی عدیدهای مواجه است که بدون مرتفعسازی آنها نمیتوان امیدوار بود سطح رضایتمندی مردم از عملکرد مقامات قضایی در این مرحله، مطلوب و قابل توجه باشد. مشکلات و چالشهایی که برونرفت از آنها مستلزم سیاستگذاری هدفمند و جامعی برای ارتقای سطح نظارت مردمی بر عملکرد دستگاه قضا، متعادلسازی رویههای قضایی عمومی در بستر سیاست اختیارات قضایی در جامعه و توجه به ملزومات منطقی و اجتماعی اصل رضایتمندی افکار عمومی میباشد.
نحوه تعیین مجازات و الگوی حاکم بر آن یکی از حساسترین مسایل در دفاع از رویکرد سیاست جنایی قضایی جامعه یا مورد نقد قراردادن آن است. اساسا مردم و جامعه مدنی انتظار دارند مجازاتهای تعیینشده در آرای کیفری به نحوی باشند که به اخلاقیات، ارزشها و توقعات آنها توجه نماید. مجازات نباید و نمیتواند بدون توجه به فرهنگ و انتظارات جامعه مدنی تعیین شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.