باور بلاگردانی در مثنوی مولانا و دیوان عطار
هدف اصلی این جستار بررسی و تحلیل اشکال باور بلاگردانی در مثنوی مولانا و دیوان عطار و نیز رسیدن به مفهوم این آیین از خلال این آثار گرانقدر ادبیات عرفانی است تا مصادیق اسطوره ای و عامیانه این آیین را در اشعار یادشده استخراج نموده و مورد بررسی و واکاوی قرار داده شود.
پژوهش حاضر بشکل بنیادی بر پایه مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
بلاگردانی یک آیین اسطوره ای- مذهبی است که در میان اقوام و ملل مختلف با اهداف گوناگون از دیرباز رواج داشته است. بسیاری از سنتهای اسطوره ای و کهن برای دور ماندن از بلایا و یا رفع آن، روش های مختلف بلاگردانی را توصیه کرده اند. بلاگردانی آیینی است که در پهنه جغرافیایی تمدن بشری قدمتی به گستره تاریخ بشری دارد و یکی از آیینهایی است که بصورتهای مختلف در مراسم و جشنها و در میان اقوام و تمدنهای گوناگون دیده میشود. آیین بلاگردانی از چنان ریشه و قدمتی برخوردار است که حتی ردپای آن را در ادبیات کلاسیک ایران و در شعر عرفانی مولانا و عطار بوضوح میتوان یافت.
یافته های تحقیق حاکی از آن است که دو شاعر برجسته ادبیات عرفانی ایران- مولانا و عطار- به جنبه های اسطوره ای آیین بلاگردانی کاملا آشنا و واقف هستند و توانسته اند به هنریترین وجه ممکن آن را در اشعار خویش بکار ببرند. در این میان توجه مولانا به باور بلاگردانی و مصادیق آن بیش از عطار است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.