تاثیر ساختار معرفتی جوامع بر جامعه پذیری بین المللی توسعه (نمونه کاوی: انقلاب مشروطه ایران)
«جامعه پذیری بین المللی توسعه» مفهوم جدیدی در نوشتار حاضر پیرامون گریزناپذیری توسعه جوامع از «درونی سازی هنجارهای بین المللی» در هر دوره تاریخی است؛ اما هنجارهای کلاسیک و مدرن توسعه و جامعه بین المللی از دیرباز به علت سرشتی «اروپامحور» هنگام درونی سازی با مقاومت نظام معرفتی کشورهای غیراروپایی مواجه می شده اند. مطالعه موردی و تاریخی پرسمان مذکور، ایران عصر مشروطه است؛ زیرا انقلاب مشروطه «نخستین جامعه پذیری بین المللی اروپایی ایرانیان» است که آرمان «ترقی» داشت. درواقع مشروطه توانست نخستین الزامات ترقی و پیوستن به جامعه بین المللی اروپایی ازجمله قوه مجریه، مجلس، قانون اساسی و حقوق بشر را پدید آورد. پیرامون تاثیر نظام معرفتی بر جامعه پذیری بین المللی ایران در عصر مشروطه این فرضیه مطرح می شود که ساختار «جامعه ناباور»، «غیر توسعه گرا» و «متعارض» معرفت ایرانیان (باستانیت، اسلامیت، مدرنیت) درونی سازی هنجارهای بین المللی و توسعه را در جامعه ایرانی دشوار ساخت. فرضیه مزبور توسط رهیافت سازه انگاری و روش جامعه شناسی تاریخی آزمون می شود. طبق یافته های پژوهش ساختار باستانیت و اسلامیت اگرچه به علت «جامعه ناباوری بین المللی» و «غیر توسعه گرا»بودن تاریخی-زبانی پذیرای هنجارهای جدید توسعه و نهادهای اولیه جامعه پذیری بین المللی نبود، روشنفکران با هدف ترقی ایران تلاش نظری شایعی پیرامون سازگار جلوه دادن باستان، اسلام و غرب کردند؛ به ویژه با ارایه قرایتی «دموکراتیک» از باستانیت و اسلامیت، حمایت سلطنت و روحانیت را از مشروطه کسب کردند. این «قرینه سازی فرهنگی» و «جعل معرفتی» هنگام نهادینه سازی هنجارهای فرامحلی (غربی) مانع برخورد سیاسی-اقتصادی ساختار های معرفتی نشد؛ به گونه ای که مجلس اول و دوم مشروطه عرصه منازعات نمایندگان معرفت شیعی (روحانیت)، اروپایی (روشنفکران) و باستانی (سلطنت طلبان) پیرامون چگونگی ترقی و تعاملات بین المللی شد که نتیجه آن تداوم توسعه نیافتگی ایران بود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.