ساخت اجتماعی استراتژی: رویکردی تفسیری به چگونگی وضع استراتژی ها در سازمان

حوزه ی استراتژی تحت غالبیت نظریه ی انتخاب استراتژیک بوده که بر رویکردهای عقلانی و تحلیلی قوی، استوار است. در نتیجه، عاملیت بسیار زیادی به بازیگران (کنش گران) انسانی، به خصوص افرادی که به عنوان استراتژیست در نظر گرفته می شوند، نسبت داده می شود. بدین ترتیب، تاثیر کنش گران گسترده بر روی استراتژی سازی نادیده گرفته شده و تاکید کم تری بر روابط بین استراتژی و سازمان صورت پذیرفته است. خردمایه ی این پژوهش، از مطالعات پیشین در حوزه خط مشی گذاری عمومی در بخش دولتی (دانایی فرد و عابدین، 1395) و شکل گیری استراتژی ها در حوزه سازمان (عابدین و همکاران،1394 و 1397)، حاصل شده است. پایه های نظری این تحقیقات، بر اساس نظریه وضع استراتژیک بودهانیا (2014) و نظریه ساخت اجتماعی واقعیت، برگر و لاکمن (1966)، قرار دارد. این مطالعه حاصل چندین ماه مشاهده رفتار نمونه تحقیق و چگونگی اخذ تصمیمات استراتژیک از سوی آنها برای درک زمینه تحقیق بوده است. در این مدت، گفتگوهای عمیقی با 11 نفر از مشاوران و مدیران سطوح مختلف یک شرکت خصوصی فعال در صنایع ساختمانی و خدمات مالی، صورت گرفته است. تحلیل این مصاحبه ها، به کمک  رویکرد گلیزری استراتژی پژوهشی داده بنیاد، نشان می دهد که در عرصه شکل گیری استراتژی های سازمان، جریاناتی از معانی و بازی هایی از سوی کنشگران این عرصه وجود دارد، که در نهایت منجر به وضع استراتژی ها می شود.