تدوین مدل نقش دشواری تنظیم هیجان و عدم تحمل پریشانی با خشونت خانگی علیه زنان در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره: نقش واسطه ای تعارض زناشویی
شایع ترین شکل خشونت علیه زنان، خشونت خانگی، همراه با بیشترین احتمال تکرار و بیشترین عوارض اجتماعی، روانی و اقتصادی است که غالبا توسط نزدیک ترین افراد خانواده رخ می دهد. هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل دشواری تنظیم هیجان و عدم تحمل پریشانی با خشونت خانگی علیه زنان در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر سنندج با توجه به نقش واسطه ای تعارض زناشویی است.
مواد و روش ها:
پژوهش حاضر از نوع بنیادی بوده و مبتنی بر روش های توصیفی - زمینه یابی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر سنندج در سال 98-99 است. روش نمونه گیری در دسترس بود که 300 نفر درمجموع انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خشونت خانگی علیه زنان محسنی تبریزی و همکاران (1389)، پرسشنامه عدم تحمل پریشانی سیمونز و گاهر(2005)، پرسشنامه دشواری های تنظیم هیجانی و پرسشنامه تعارض زناشویی براتی و ثنایی(1375) استفاده شد. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از معادلات ساختاری توسط نرم افزار PLS-3 استفاده شد.
یافته ها:
نتایج تحلیل داده ها نشان از این داشت که دشواری تنظیم هیجان بر خشونت خانگی علیه زنان به اندازه ی (8/220)، عدم تحمل پریشانی بر خشونت خانگی علیه زنان به اندازه ی (4/081) و تعارض زناشویی بر خشونت خانگی علیه زنان به اندازه ی (4/641) اثر مستقیم داشته است. همچنین فرضیات پژوهش نشان دهنده ی اثر غیرمستقیم دشواری تنظیم هیجانی از طریق تعارض زناشویی بر خشونت خانگی علیه زنان (4/347) و اثر غیرمستقیم عدم تحمل پریشانی از طریق تعارض زناشویی بر خشونت خانگی علیه زنان (4/798) داشت.
نتیجه گیری:
نتایج آزمون میانجی نشان از این داشت که تعارض زناشویی به عنوان واسطه عمل می کند. درواقع به عنوان عاملی تحریک کننده برای صورت گرفتن خشونت علیه زنان به شمار می رود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.