تحلیل تاثیر تکتونیک و فرسایش بر تحول چشم انداز های زاگرس شمال غرب با استفاده از نیمرخ های توپوگرافی Swath
نیمرخهای طولی توپوگرافی نواری نیمرخهای (Swath)، از بهترین ابزارها برای به تصویر کشیدن تعادل طولانی مدت چشمانداز در پاسخ به تغییرات متقابل تکتونیک، سنگشناسی و اقلیم است. در پژوهش حاضر برای ارزیابی نقش تکتونیک فعال در تکامل چشمانداز از نظر بالاآمدگی و فرسایش، از نیمرخهای سوات در دو جهت موازی و عمود بر جریان کلی زاگرس در زاگرس شمال غرب استفاده شد. این نیمرخها با استفاده از مدل رقومی ارتفاع، مقادیر میانگین، حداکثر و حداقل ارتفاع، ناهمواری محلی و چارک اول و سوم را مشخص میکنند. همچنین محاسبه شاخص انتگرال هیپسومتری عرضی ارتقا یافته (THi*)، تغییرات هیپسومتریک را در عرض نیمرخ برجستهتر میسازد. نتایج نشان میدهد که در تمام مقاطع بهویژه مقاطع عمود بر زاگرس، مقادیر ناهمواری محلی زاگرس شکسته و چینخورده بالا است. در محدودههایی که مقدارTHi* افزایش یافته محدوده نزدیک به گسلها یا محور تاقدیسهای زاگرس چینخورده مقدار میانگین و چارک سوم به سمت منحنی حداکثر جابه جا شده است که این امر بر جوان بودن ناهمواری دلالت دارد. این مناطق، بر شبکههای زهکشی همراه با درههای پرشیب در حال حفر انطباق دارد؛ علاوه بر این، مقاطع عمود بر زاگرس که تغییرات سوات را در واحدهای مورفوتکتونیکی مجاور هم زاگرس مرتفع، زاگرس چینخورده و پیشژرفای زاگرس نشان میدهند، نسبت به مقاطع موازی با زاگرس امکان بهتری را برای مقایسه پارامترهای مذکور فراهم کردهاند. در مجموع، ناهمواری محلی زیاد و تغییرات گسترده منحنیهای نیمرخهای سوات نشان میدهد که زاگرس، چشماندازی تقطیع شده توسط فرایندهای رودخانهای است که به سمت قسمتهای جنوبیتر منطقه، شرق گسل اصلی زاگرس و غرب گسل جبهه کوهستان کاهش محسوس ناهمواری محلی و ادغام منحنیها به چشماندازی پایدار با حفر کم تا متوسط تغییر میکند.
تکتونیک ، فرسایش ، زاگرس شمال غرب ، ناهمواری ، Swath
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.