اثربخشی آموزش درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر بهبود رابطه مادر- کودک و سطوح دلبستگی کودکان
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر بهبود رابطه مادر - کودک و دلبستگی ایمن کودکان انجام شده است. روش تحقیق نیمه آزمایشی بود که با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را همه مادران دارای فرزند 6-3 سال شهر پرند در سال 1399 تشکیل می دادند. روش نمونه گیری در دسترس بود، به این ترتیب که از میان داوطلبان تعداد 30 نفر از مادرانی که در متغیرهای رابطه مادر-کودک و دلبستگی نمرات پایین تر از میانگین گرفته بودند، به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش مقیاس ارزیابی رابطه مادر- کودک راث (1980) و پرسشنامه روابط میانی دلبستگی کاپنبرگ و هالپرن (2006) بود. آموزش درمان مبتنی بر ذهنی سازی در 8 جلسه دو ساعتی اجرا شد. به منظور تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره با نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها نشان دادند که آموزش درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر بهبود نمره کلی رابطه مادر- کودک و زیرمقیاسهای پذیرش، حمایت بیش از حد، سهل گیری بیش از حد و طرد موثر بوده است. همچنین، درمان مبتنی بر ذهنی سازی موجب بهبود نمره کلی دلبستگی و زیرمقیاسهای تکامل انطباقی مثبت، رفتارهای منفی، واکنشهای هیجانی و دوری گزیدن از فرد مراقب شده است. براساس نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که آموزش درمان مبتنی بر ذهنی سازی برای بهبود رابطه مادر - کودک و دلبستگی ایمن کودکان کاربردی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.