نقش واسطه ای اجتناب تجربی در رابطه بین خودشفقتی و بهزیستی روان شناختی در افراد مبتلا به ام اس
عوامل روانشناختی مختلفی اغلب بهزیستی روانشناختی افراد مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس را تهدید می کنند و بررسی وضعیت روانی-اجتماعی این بیماران امر مهمی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی اجتناب تجربی در رابطه بین شفقت نسبت به خود و بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به ام اس بود.
روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود.حجم نمونه شامل 220 نفر از افراد مبتلا به ام اس ساکن شهر تهران در سال 1398 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی ریف فرم کوتاه (PWBS)، مقیاس شفقت نسبت به خود (SCS) و پرسشنامه پذیرش و عمل (AAQ II) استفاده شد. در نهایت داده ها با روش همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها:
شفقت به خود همبستگی مثبت معناداری با بهزیستی روان شناختی (66/0r=، 01/0>p) و همبستگی منفی معناداری با اجتناب تجربی (72/0-r=، 01/0>p) و نیز اجتناب تجربی همبستگی منفی معناداری با بهزیستی روان شناختی (65/0r-=، 01/0>p) دارد و همچنین نتیجه بررسی اثر غیرمستقیم نشان داد که شفقت به خود می تواند با واسطه گری اجتناب تجربی، بهزیستی روانی را به طور معناداری پیش بینی کند (35/0= β؛ 001/0>p).
نتیجه گیری:
باتوجه به یافته های پژوهش می توان اذعان نمود که اجتناب تجربی و شفقت نسبت به خود نقش مهم و تاثیرگذاری بر بهزیستی روانشناختی افراد مبتلا به ام اس دارند و بر این اساس می توان نتیجه گرفت که با افزایش انعطاف پذیری روانشناختی (کاهش اجتناب تجربی) می توان تا حدودی سبب بهبود بهزیستی روانشناختی در این بیماران شد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.