مقایسه اثربخشی آموزش تئوری انتخاب و فلسفه کندوکاو بر مسئولیت پذیری و خودکارآمدی کودکان کار 12تا14 سال رشت
کودکان کار درمقایسه با سایر گروهها درمعرض خطر بیشتر روانی و جسمی قرار دارند و نیازمند حمایتهای بیشتری هستند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تیوری انتخاب و فلسفه کندوکاو بر مسیولیتپذیری و خودکارآمدی کودکان کار 12تا14 سال شهر رشت انجام گرفت.
روشبررسی:
روش این مطالعه، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی کودکان کار در شهرستان رشت در سال 1399-1400 تشکیل دادند. سی نفر از کودکان کار واجد شرایط داوطلب بهروش دردسترس وارد مطالعه شدند و بهصورت تصادفی در سه گروه آموزش تیوری انتخاب (10=n) و آموزش فلسفه کندوکاو (10=n) و گواه (10=n) قرار گرفتند. هر سه گروه در مراحل پیشآزمون و پسآزمون به مقیاس مسیولیتپذیری شخصی برای نوجوانان (مرگلر و شیلد، 2016) و مقیاس خودکارآمدی شوارزر و جروسالم (شوارزر و جروسالم، 1995) پاسخ دادند. آموزش تیوری انتخاب در هشت جلسه یکونیمساعته و هفتهای یک جلسه و آموزش فلسفه به کودکان در ده جلسه یکونیمساعته و هفتهای یک جلسه بود. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری 0٫05 بهکمک نرمافزار SPSS نسخه 23 تحلیل شد.
یافتهها:
نتایج نشان داد، مداخلههای درمانی مبتنیبر تیوری انتخاب و فلسفه کندوکاو موجب افزایش خودکارآمدی و مسیولیتپذیری گروههای آزمایش درمقایسه با گروه گواه شد (0٫001>p). بین اثربخشی درمان مبتنیبر تیوری انتخاب و درمان فلسفه کندوکاو بر افزایش خودکارآمدی کودکان کار تفاوت معنادار وجود داشت (0٫001>p)؛ اما بین اثربخشی مداخلههای درمانی مذکور بر افزایش مسیولیتپذیری کودکان کار تفاوت معنادار مشاهده نشد (0٫686=p).
نتیجهگیری:
باتوجه به یافتههای پژوهش، روش آموزش تیوری انتخاب دارای اثربخشی بیشتری بر میزان خودکارآمدی کودکان کار است؛ اما دو روش آموزشی اثر یکسانی بر مسیولیتپذیری کودکان کار دارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.