نقاط اشتراک و افتراق شش الگوی ساختارشناسانه در بررسی انسجام متن قرآن
اثبات انسجام و پیوستگی متن قرآن بر مبنای الگوهای ساختارشناسانه از رویکردهای نوین در مطالعات علوم قرآنی است؛ گرچه توجه به نظم القرآن و تناسب آیات و سوره ها در مطالعات اسلامی پیشینه ای دیرینه دارد و به قرون اولیه ظهور اسلام باز می گردد. در میان الگو های ساختار شناسانه شش الگو از اقبال بیشتری برخوردار بوده که به نام طراحان آن نام گذاری شده است. غالب این الگو ها به ویژه برای کشف تناسب کلام الهی در قرآن طراحی شده اند و از میان آنها تنها الگوی هالیدی و حسن عمومیت دارد و انطباق پذیر بر متون دیگر است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و معرفی نقاط اشتراک و افتراق این الگوها از سه جنبه مبانی فکری، روش کشف انسجام و مولفه های درخور توجه است. برای نیل به این هدف، از روش مقایسه الگو های یاد شده و رویکرد توصیفی تحلیلی استفاده شده است. بیشترین نمود اختلاف الگوها در مولفه های مد نظر است که بسیاری از آنها در گذشته های دور محل توجه دانشمندان علوم قرآنی بوده است. بیشترین نمود اشتراک الگو ها در سیاق بندی سوره، توجه به عناصر شکلی به همراه عناصر محتوایی و در نظر گرفتن نظریه پیوستگی به همراه نظریه انسجام و همچنین، پیش فرض آنها نسبت به انسجام و هماهنگی سور مکی قرآن است؛ البته نتیجه تلاش های ساختارشناسانه همه الگوها، نمایش تناسب کلام الهی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.