تاثیر فراشناخت بر معرفت شناسی شخصی با نقش میانجی گر نظریه ذهن
در دهه های اخیر معرفت شناسی شخصی یا ماهیت دانش بشری با مفاهیمی مانند فراشناخت و نظریه ذهن که معتقد است مردم بر اساس باورهای ذهنی و نیات درونی، افکار، احساسات و باورهای خود، رفتار دیگران را تفسیر می کنند، توسط روانشناسان مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است. اما در زمینه درک کودکان از ماهیت دانش و دانستن و تاثیر فراشناخت و نظریه ذهن بر معرفت شناسی آنان شکاف تحقیقاتی وجود دارد.
هدف از این مطالعه بررسی تاثیر فراشناخت بر معرفت شناسی شخصی و نقش میانجی گر نظریه ذهن یا همان بررسی نیات درونی و درک علت رفتار، ذهن، تفکر، باور و دانستن در دانش آموزان پایه های سوم تا ششم ابتدایی است.
این مطالعه بر اساس هدف، بنیادی و ازنظر نحوه جمع آوری داده ها در حوزه مطالعات توصیفی از نوع همبستگی قرار دارد. نمونه مورد بررسی 303 (101 پسر و 202 دختر) دانش آموز دوره ابتدایی در پایه های سوم تا ششم شهر خرم آباد بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند و به پرسش نامه مهارت های فراشناختی (اسپرلینگ و همکاران، 2001)؛ آزمون نظریه ذهن استرینمن (1994) و پرسشنامه معرفت شناسی شخصی کودکان (تنها و همکاران، 1396) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها:
بر اساس نتایج به دست آمده، مدل پیشنهادی از برازش مناسب با داده ها برخوردار بود. بر این اساس، مسیر مستقیم فراشناخت بر نظریه ذهن و معرفت شناسی شخصی معنی دار بود (0/01 <p)، همچنین، مسیر مستقیم نظریه ذهن بر معرفت شناسی شخصی معنی دار بود
(01/0 <p). اثر غیرمستقیم فراشناخت بر معرفت شناسی شخصی از طریق نظریه ذهن نیز معنی دار بود (0/01<p).
نتیجه گیری:
فراشناخت، نظریه ذهن و معرفت شناسی شخصی دارای نقاط تلاقی تیوریکی هستند، اما لزوم پرداختن به مطالعات میدانی بیشتر ضمن روشن تر کردن ابعاد بیشتری از این ارتباط، می تواند در محیط های آموزشی دارای کاربردهای عملی تر باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.