هستی شناسی طبیعت در نگاره هایی از شاهنامه طهماسبی از منظر ملاصدرا
هستی شناسی، علم رسیدگی به کنه امور و تعریف کردن چیستی زندگی و جهان، به عنوان یک کل می باشد که شاخه های گوناگون دارد. از آن جمله در هنر و به تبع در نگارگری قابل بررسی می باشد. بخش مهمی از هستی شناسی نگارگری ایرانی، به بن مایه های اساطیری آن بازمی گردد. شاهنامه فردوسی، از مهم ترین متونی است که از دیدگاه صور خیال و جنبه های تصویری شعر، آکنده از رمز و راز است. به همین علت، جنبه هنری آن امری است محسوس؛ در شاهنامه، اساطیر از جمله اسطوره طبیعت، که بارزترین نمونه آن چهار عنصر اصلی آب، آتش، باد و خاک هستند، جایگاه منحصر به فرد و هویتی ماورایی و نمادین دارند. در این مقاله، نگارندگان به طور خاص به تحلیل هستی شناسی و تطبیق نمادهای دو عنصر هستی باد و خاک در اساطیر و نیز در دو نگاره از شاهنامه تهماسبی با رویکرد حکمت و عرفان صدرایی با هدف کشف عوامل هستی ساز در نگاره های این شاهنامه و بررسی مفاهیم و نمادهای این عناصر هستی پرداخته اند؛ و تلاش دارند در راستای هدف به پرسش هایی نیز پاسخ دهند که اولا، چه نسبتی بین زیبایی شناسی ایرانی و اساطیری و هستی شناسی از منظر ملاصدرا با نگارگری وجود دارد؟ ثانیا، عناصر اسطوره ای باد و خاک چه رابطه معناداری با هستی نگاره های شاهنامه دارند؟ مقاله حاضر به روش تطبیقی- تحلیلی بر روی نگاره هایی از شاهنامه تهماسبی با گردآوری مطالب به صورت اسنادی و تحلیل نگاره ها تدوین شده است. یافته ها نشان می دهد که نگارگر از لحاظ بصری و نمادین به مدد اساطیر و شاخصه های طبیعت و نیز حکمت و عرفان اسلامی در راستای مفهوم سازی داستان و هستی بخشیدن به نگاره ها استفاده کرده و نگارگر با بهره گیری از شاهنامه و هم چنین، مفاهیم عمیق حکمت ایرانی و ادبیات و عرفان اسلامی آن دوره با فرانمایی عناصر هستی، به هستی در نگارگری جلوه ای نمادین بخشیده است.
هستی شناسی ، نگارگری ، طبیعت ، ملاصدرا
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.