مقایسه تاثیر روان درمانی یکپارچه و درمان شناختی رفتاری بر پریشانی جنسی و روان شناختی زنان مبتلا به اختلال میل/ برانگیختگی جنسی
اختلال میل/ برانگیختگی جنسی زنان، موجب بروز آسیب های هیجانی و روان شناختی و کاهش کیفیت و رضایت زناشویی و افزایش فرسودگی زناشویی می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر روان درمانی یکپارچه و درمان شناختی رفتاری بر پریشانی جنسی و روان شناختی زنان مبتلا به اختلال میل- برانگیختگی جنسی انجام شد.
روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل زنان مبتلا به اختلال میل برانگیختگی جنسی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان در سال 1400-1399 بودند که از میان آن ها تعداد 45 نفر با میانگین سنی 55/33 به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه گمارش شدند (هر گروه 15 نفر). هر سه گروه با مقیاس های پریشانی جنسی و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه های آزمایشی پژوهش تحت مداخله هفتگی قرار گرفتند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات مداخله، اعضای هر سه گروه مجدد با ابزار پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها:
نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که هر دو مداخله بر پریشانی جنسی تاثیرگذار بود (F= 115.59 ; p<0.05) ولی روان درمانی یکپارچه اثربخش تر بود. همچنین نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که در متغیر پریشانی روانشناختی نیز هر دو درمان اثربخش بودند (اضطراب (F= 38.44; p<0.05)، افسردگی (F= 28.40; p<0.05)و استرس (F= 36.15 ; p<0.05)) ، ولی درمان شناختی رفتاری اثربخشی بیشتری داشت.
نتیجه گیری:
نتایج نشان داد که روان درمانی یکپارچه و درمان شناختی رفتاری در تعدیل پریشانی جنسی و روان شناختی افراد مبتلا به اختلال میل/ برانگیختگی جنسی از اثربخشی لازم برخوردار هستند و پروتکل روان درمانی یکپارچه می تواند به عنوان یک گزینه درمانی مناسب در کنار سایر الگوهای روان درمانی این اختلال مورداستفاده قرار گیرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.