آنا گاوالدا: پژواک «من» در جامعه
هر جامعهای محصول مجموعهای از«من» است و در این راستا، تعامل هریک از این خودها با جامعه بسیار مهم است. عنصری از این کلیت ناهمگون، گاه آگاهانه و گاه ناخودآگاهانه در آثار آنا گاوالدا، نویسنده زن معاصر، منعکس شده است. هنر او در نگاه جهانشمول و دقیق وی، شاهدی برتر و نهفته است که میکوشد ما را به سوی واقعیت، حقیقت و شفافیت سوق دهد. در این پژوهش، با استفاده از رویکردهای جامعهشناختی، در گام اول، این موضوعات بررسی شده است که چگونه آنا گاوالدا واقعیتهای اجتماعی، قدرت ناامیدکننده پول و همچنین بردهداری نوین را در آثارش مانند «من او را دوست داشتم»، «با هم»، «بودن» و «دوست دارم کسی جایی منتظرم باشد» به نمایش میگذارد، آنا گاوالدا با توسل به چه رویههای زبانی به دنبال انعکاس خود در آثارش است و درنهایت با توجه به رویکردهای روانی - اجتماعی گوستاو نیکولاس فیشر، تعاملات بین جامعه و زبان با توجه به اشارات اجتماعی و وجه شفاهی چگونه ظاهر میشوند؛ بنابراین «من» و جامعه ممکن است در هم تنیده شوند و بر یکدیگر تاثیرگذار باشند؛ اما گاهی وی موفق به درک برخی از این جزییات نمیشود.
آنا گاوالدا ، تک گویی درون ، روان شناسی اجتماعی ، جامعه ، من
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.