بررسی هم سوئی تحمیدیه دیباچه ها با متن، در برخی کتب منثور فارسی از قرن ششم تا پایان قرن چهاردهم هجری قمری
رسم دیباچه نگاری ازروزگاران کهن تاقرن چهاردهم قمری که مقدمه نویسی رونق بیشتر گرفت؛رایج بوده است نویسنده درابتدای کلام خودوبرای آغازبرنگارش،حمدخداوندتبارک وتعالی،نعت پیامبر(ص)،امامان وگاه خلفای دین،مدح پادشاهان،بزرگان و... راسرلوحه کارخودقرارمی دادومتن خودراباذکرویادآنهامتبرک وتاییدمی نمود.آنهاسعی داشتندبهترین الفاظ ودقیق ترین واژگان واصطلاحات رابه کارببرندتاهمه ایمان،عشق وعلاقه خودرانشان دهند.دیباچه هاکه معمولابعدازاتمام کتاب واثربه وسیله خودنویسنده یادیگری به نگارش درمی آمدندودرابتدای اثرقرارمی گرفتند؛حاوی اطلاعات مفید درباب اثر،نویسنده،روزگاراو،هم عصرانش و... است که بررسی وتحلیل آنهاحایزاهمیت بوده وراهگشا.این پژوهش می خواهدفقط تحمیدیه چنددیباچه راموردبررسی قرارداده ونشان دهدکه آیاباموضوع اثرهم سویی داردیانه؟آیاباخوانش ودقت درتحمیدیه می توان موضوع اثررا حدس زد ویااین کارگمراهی است وبه بی راهه رفتن؟تعدادی اثربه صورت کاملااتفاقی درموضوعاتی چون: تاریخ، جغرافیا، نجوم، طب، عرفان، فقه وکلام انتخاب شدومورد تحلیل قرارگرفت.بررسی هانشان ازآن داردکه هرچندتحمیدیه هدفی دیگردارد وازبرای بیان موضوع اثر،شرح وتوضیح آن نیست؛امابازهم نشانه هایی از هم سویی یاعدم هم سویی درآن دیده می شود.در پایان،نتیجه پژوهش به سه گروه ختم گردید:هم سویی باموضوع اثر،عدم هم سویی ویاهم سویی اثرباچندموضوع مختلف.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.