چالش های دیپلماسی فرهنگی ایران و ترکیه در آسیای مرکزی
با فروپاشی اتحاد شوروی، آسیای مرکزی به عنوان پاره ای مهم از این نظام سیاسی، در معرض تغییر و تحولات جدی قرار گرفت. اقتصادهای ورشکسته، تداوم الگوها و سنت های فرسوده، کنش سیاسی و بنیان های هویتی ازهم گسیخته، جمهوری های آسیای مرکزی را در همان ابتدای دهه 1990 دچار آشفتگی ساخت. جمعبندی نخبگان سیاسی این کشورها، استقبال از الگوهای پیشنهادی بازیگران خارجی برای برون رفت از این بن بست بود. جمهوری اسلامی ایران و ترکیه دو همسایه ای بودند که بیشتر از دیگران به ذهن رهبران این جمهوریها می آمدند. با توجه به پاره ای از میراث مشترک فرهنگی- هویتی این دو کشور با این جمهوری ها، هر دو قدرت با بهره گیری از چاشنی فرهنگ برای نفوذ بر این منطقه می کوشیدند. اما سیاستهای فرهنگی تهران و آنکارا به تدریج با موانعی جدی روبه رو شد. در این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که چالش مهم پیش روی دیپلماسی فرهنگی ایران و ترکیه در آسیای مرکزی چیست؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که برای ایران امنیتی شدن دستور کارهای فرهنگی این کشور و برای ترکیه زمزمه نوعثمانیگری و هراس از تسلط منطقهای ترکیه، چالش اساسی فراروی دیپلماسی فرهنگی آن در آسیای مرکزی است. به نظر می رسد در این دوره سی ساله در عرصه کنشگری فرهنگی دو کشور در آسیای مرکزی، سرانجام نتیجه آن، ناکامی نسبی بوده است. روش این نوشتار کیفی با رویکرد توصیفی- تحلیلی از نوع پس رویدادی و شیوه گردآوری دادهها بر اساس دادههای استنادی و مجازی است.
آسیای مرکزی ، اتحاد شوروی ، ایران ، ترکیه ، دیپلماسی فرهنگی ، میراث فرهنگی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.