رویکرد منازعه و همکاری در حوضه آبریز هیرمند و اروند رود
امروزه حوضه های آبی در معرض خطر در خاورمیانه با توجه به اثرات نامطلوب تغییرات اقلیمی به همراه رشد جمعیت، توسعه فعالیت های بالادستی و سدسازی باعث تنش و رقابت در میان دولت های اسلامی واقع در حوضه های آبریز مشترک شده است. موقعیت جغرافیای ایران سکه دوری است که از یک سو اختلافاتی متاثر از تخصیص حقابه رودخانه هیرمند و روی دیگر آن مدیریت، تعیین خط مرزی و میزان کیفیت آب رودخانه اروندرود قرار دارد و در طول تاریخ باعث ایجاد رویدادهای متفاوتی در قالب ادراک تهدید، منازعه و همکاری به صورت درهم تنیده در تعاملات بین دولتی شده است. این مقاله با طرح این پرسش که چگونه می توان رویکرد منازعه و همکاری در سیاست خارجی ایران در حوضه رودخانه اروندرود و رودخانه هیرمند را مدیریت نمود؟ بررسی پژوهش حاضر ذیل روش توصیفی -تحلیلی و بر اساس تحقیقات آرون ولف و همکارانش، استفاده از منابع پایگاه داده TFDD، نظریه بحران مایکل برچر، نظریه امنیتی مکتب کپنهاگ معتقد است که تعاملات آبی ایران در رودخانه اروندرود و رودخانه هیرمند از طریق امنیت زدایی و هیدرودیپلماسی می تواند بحران آب را مدیریت نماید. بنابراین با استفاده از چارچوب مفهومی و اختلافات آبی ایران و افغانستان از یک سو و ایران و عراق در رودخانه اروندرود از سوی دیگر به عنوان مطالعه موردی بررسی می گردد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.