پسامدرنیسم در تئاتر و درام و نظریه روایت شناسی پسامدرن
این مقاله با هدف بررسی و تحلیل سازوکارهای ساختار روایی در درام های مدرن و پست و مدرن نوشته شده است. از آنجایی که موضوع روایت اصولا ناظر بر مطالعات ادبیات داستانی است و در دنیای درام شاخص اصلی بر محوریت مفهوم کنش و اجراپذیری متن نمایشی استوار است، موضوع روایت در درام با توجه به تمایزات جهان ادبیات نمایشی و ادبیات داستانی، محل چالش های نظری بوده است. بر این اساس در این مقاله با روش تحلیلی-تطبیقی، پسامدرنیزم در درام از دریچه روایت شناسی پسامدرن مورد مطالعه قرار گرفته است و در عین حال پرسشی مبنی بر اینکه آیا اساسا روایت شناسی پسامدرن وجود دارد یا خیر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. در واقع یافته های اصلی این مقاله در یک فرایند تحلیلی به چالش های توجیهی نظریه پسامدرن پرداخته است و نشان می دهد که ساختارهای روایی کلاسیک و مدرن هنوز بستر اصلی روندهای درام نویسی در جهان است اگرچه در این مقاله بر انواع مهم ساختارهای روایی درام توجه شده است، لیکن یافته های مقاله نشان می دهد، حتی با گسترش مفهوم تیاتر پسا دراماتیک و گونه های ضد متن و تصویری، درام نویسی مبتنی بر روایت پردازی های خطی و عمودی همچنان جز ساختارهای روایی حاکم بر دنیای ادبیات نمایشی است و فهم سازوکارهای ورایی ادبیات نمایشی، مستلزم تحلیل شیوه های روایت در درام و تمایزات آشکار آن با ادبیات داستانی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.