مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایات مولانا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی مادران دارای کودک مبتلا به فلج مغزی
محققان علاقه مند به مکانیسم های تسهیلگر در مداخلات درمانی ازجمله سازوکارهای فرهنگی می باشند، بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایت های مولانا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی مادران کودکان فلج مغزی انجام شد.
پژوهش از نوع ترکیبی (کیفی-کمی) می باشد. طرح پژوهش در قسمت کیفی از نوع روش تحلیل محتوای قیاسی و در قسمت کمی از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه بود. نمونه پژوهش مشتمل بر 48 نفر از مادران دارای کودک فلج مغزی بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس به روش تصادفی در 3 گروه آزمایشی (2 گروه) و گواه جای گزاری شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) استفاده شد. داده ها با بهره گیری از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی و توسط نرم افزار SPSS23 تحلیل شدند.
نتایج نشان داد که تفاوت اثر دو شیوه درمان بر مولفه های تحمل (020/0=p)، ارزیابی (037/0=p) و به تبع آن نمره کل تحمل پریشانی (016/0=p) معنادار است، به طوری که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان شناختی رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایات مولانا علاوه بر نمره کل تحمل پریشانی میانگین نمرات دو مولفه تحمل و ارزیابی آن را بیشتر افزایش داده است.
می توان گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان شناختی رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایات مولانا روش موثرتری برای افزایش تحمل پریشانی در مادران کودکان فلج مغزی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.