صلح آپولونی ایمانویل کانت یا جنگ دیونیسوسی فردریش نیچه
اگر آپولون را نماد نظام مندی، عقلانیت و نظم بدانیم،کانت قصد دارد با راهبردی نظام مند بر پایه عقلانیت صلح را در جهان حکمفرما کند.کانت معتقد است جنگ باید به عنوان آخرین راه حل با نهایت احترام برای زندگی و کرامت انسانی در نظر گرفته شود. جنگ تنها زمانی باید مورد استفاده قرار گیرد که تمام ابزارهای دیگر برای حل مناقشه به پایان رسیده باشد. از دیگر سو اگر دیونیسوس را نماد سرمستی، شور و شعف، تابو شکنی بدانیم، نیچه اخلاق را یک ساختار انسانی می دانست که در طول تاریخ از آن برای سرکوب و کنترل مردم استفاده شده است. بنابراین صلح نشانه ضعف و انحطاط و محصول ذهنیت گله است. قدرت واقعی از درگیری و مبارزه حاصل می شود. مبارزه با قاعده هایی که مدرنیته با نگاه عقلانیت محض بر زندگی انسان مسلط کرده است و محصول آن انسانی ماشینی شده است. نیچه صلح را بخش ضروری زندگی می دانست اما به شرطی که مبتنی بر قدرت باشد. فهم چیستی و صورت بندی نقد این دو اندیشمند بر صلح و جنگ و چگونگی تفسیر آن ها از آن، مساله محوری این مقاله است. نیچه معتقد بود که صلح به خودی خود یک هدف نیست، بلکه وسیله ای برای رسیدن به هدف است و استدلال کرد که صلح برای توسعه اشکال بالاتر فرهنگ و تمدن ضروری است، اما نباید آن را به قیمت خلاقیت و پیشرفت دنبال کرد. از آن سو کانت معتقد بود کشورها باید به سوی نظم جهانی صلح آمیزتری که در آن منازعات به جای خشونت از طریق گفتگو حل و فصل می شوند، تلاش کنند.
نیچه ، کانت ، جنگ ، صلح ، آزادی و جامعه
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.