تحلیل نگاره های هفت خان رستم در شاهنامه ی طهماسبی بر مبنای الگوی نشانه شناسی فرهنگی
در گفتمان دوره صفوی شاهد دوگان محوری و تقابلی هستیم که صفویان شیعی را در تنش با ازبکان حنفی و عثمانیان سنی قرار می دهد. طبق پارادایم نشانه شناسی فرهنگی، در خلال این تقابل و تنش است که معناپردازی اتفاق می افتد. صفویه در قالب فرهنگ و خودی و همسایگان شرقی یا دشمن در قالب نه-فرهنگ، طبیعت یا دیگری قلمداد می شوند. از آنجا که هنر به مثابه نظامی الگوساز در نشانه شناسی فرهنگی مطرح است، می تواند در خدمت گفتمان و ایدیولوژی درآید و نشان دهنده این تقابل و دوگان محوری باشد. یکی از مهم ترین رسانه-های تبلیغی، در راستای اشاعه این معناپردازی تقابلی در دوره صفوی، نسخه مصور شاهنامه طهماسبی است. داستان هفت خان رستم و تصویرسازی آن به دست هنرمندان این دوره، نمونه قابل توجهی از دوگان محوری است که در فضای گفتمانی حکومت شیعی صفوی در برابر حکومت های سنی مذهب همسایه، ایجاد شده که قهرمان و ضدقهرمان را در قالب نظامی تقابلی و برگرفته از گفتمان حاکم نشان می دهد. هدف این پژوهش تحلیل نظام تقابلی نگاره های هفت خان رستم در شاهنامه طهماسبی، با اتخاذ الگوی نشانه شناسی فرهنگی، در جریان گفتمان حاکم بر آن دوره و پاسخگویی به این سوالات است: چگونه هنرمند نظام تقابلی قهرمان و ضدقهرمان را در نگاره های داستان هفت خان رستم، در شاهنامه طهماسبی، تصویرگری کرده است؟ نگاره ها تا چه میزان متاثر از گفتمان تقابلی حکومت شیعه و سنی بوده است؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که نظام تقابلی گفتمان و ایدیولوژی صفوی در متن فرهنگی-هنری این دوره بروز یافته و هنرمند در خدمت به این گفتمان، از بیان استعاری در راستای نشانه سازی نظام تقابلی استفاده کرده است. روش پژوهش، تاریخی-تفسیری و در جریان خوانش نگاره ها توصیفی-تحلیلی است. همچنین روش جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.