بررسی تطبیقی روایت ادبی و موسیقی: رویکرد نشانه- معناشناختی (مطالعه موردی داستان کوتاه «مارش الغروب» یوسف ادریس)*

پیام:
نوع مقاله:
مطالعه موردی (دارای رتبه معتبر)
چکیده:

مقاله حاضر بر پایه مطالعات نقدبنیاد ادبیات تطبیقی و با رویکرد نشانه - معناشناختی گفتمانی به بررسی تطبیقی روایت ادبی و موسیقی در داستان کوتاه »مارش ال غروب« اثر یوسف ادریس می پردازد. در این داستان عالوه بر عنوان پردازی موسیقایی؛ نوعی موسیقی فولک مربوطه به حرفه، در ساختار کلی پیرنگ آن جریان روایت را پیش می برد. در این گفتمان سه نوع حضور کنشی، تنشی و زیبایی شناختی شکل می گیرد و هسته اصلی جریان معناسازی حضور زیبایی شناختی است . سوژه در این مرحله از تمام اهداف و برنامه های خود عبور می کند و بی اختیار آهنگ سنج ها را تغییر می دهد و موسیقی به جوهر موسیقی تبدیل می شود. بنابراین مساله ای که مطرح می شود این است که حضور زیبایی شناختی مبتنی بر چیست. چگونه گفتگوی بین ادبیات و موسیقی دگردیسی جهان را تضمین می کند و سبب غییر در رابطه بین سوژه و هستی می شود . این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی سه نوع حضور را در این داستان بررسی می کند و در ضمن آن ها به نقش عنوان ، مکان و زمان اشاره می شود . نتیجه بررسی نشان می دهد که سوژه با عبور از دو رابطه کنشی و تنشی بر اثر نگاه پدیدارشناختی به یک آن حضور و لحظه زیبایی شناختی می رسد و تجلی آن در بداهه پردازی و رابطه خلسه ای و استعالیی او با هستی نمایان می شود . در این مرحله در پی اختالل در رابط ه کنشی و تنشی ، روایت ادبی دچار گسست در مسیر پیشرفت خود می شود، از اینجاست که ادبیات و موسیقی وارد گفتگو می شوند و برای رفع گسست ، روایت ادبی جهان موسیقی را گسترش می دهد و بازتاب صدای روایت به موسیقی سپرده می شود .

زبان:
فارسی
صفحات:
149 تا 186
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2697162 
مقالات دیگری از این نویسنده (گان)