رویکرد احتمالی سیاست خارجی دولت دوم ترامپ در قبال ایران
- نوشتار حاضر قصد دارد با مرور مواضع اعلامی ترامپ و اعضای تیم سیاست خارجی وی و نگاه به رویکرد دولت اول ترامپ، به عناصری از رویکرد احتمالی دولت آتی وی در قبال ایران دست یابد.
- با نگاه به سخنان ترامپ در قبال ایران طی ماه های اخیر می توان نکاتی را استخراج کرد: 1. ترامپ سعی دارد که رسیدن به توافق با ایران را سهل الوصول و خواسته های خود را حداقلی نشان دهد؛ 2. او تنها به توافق در مورد برنامه هسته ای ایران اشاره دارد و سخنی از توافق جامع به میان نیاورده است؛ 3. ترامپ می کوشد نشان دهد که به دنبال تغییر حکومت در ایران نیست تا ایران را به توافق با خود ترغیب کند؛ 4. او در ارتباط با ایران وارد جزئیات نشده و از هدفی بسیار کلی سخن می گوید. این رویکرد یا ناشی از نبود راهبرد و طرحی مشخص است یا نوعی ابهام عامدانه را در خود مستتر دارد.
- در ارتباط با رویکرد احتمالی دولت ترامپ در قبال ایران می توان به چند نکته اشاره کرد: 1. دولت ترامپ به احتمال بسیار تلاش خواهد کرد که در وهله نخست، منابع درآمدی ایران را هدف قرار داده و فشار اقتصادی را افزایش دهد. این هدف، دولت ترامپ را به سمت گفتگو و تعامل با چین خواهد کشاند تا خرید نفت از ایران را کاهش دهد؛ 2. با وجود آنکه ترامپ و تیمش تمایلی به رویارویی مستقیم نظامی با ایران ندارند اما به نظر می رسد از ابزار تهدید معتبر نظامی رژیم صهیونیستی علیه ایران بهره ببرند؛ 3. با وجود آنکه اعضای تیم سیاست خارجی ترامپ چشم اندازی از توافق با ایران ارائه نمی کنند و تنها بر افزایش فشار تاکید دارند، اما ترامپ با لحنی متفاوت از آنها خود را خواهان توافق با ایران نشان می دهد. این الگو، شباهت بسیاری به الگوی رفتاری دولت ترامپ در دوره نخست ریاست جمهوری وی دارد؛ 4. در ارتباط با هدف نهایی دولت ترامپ در مذاکرات احتمالی نیز ابهام وجود دارد. اینکه آیا دولت وی تنها به توافق در ارتباط با برنامه هسته ای بسنده خواهد کرد یا به دنبال توافقی جامع خواهد بود چندان روشن به نظر نمی رسد. از یک سو، پیگیری مذاکرات جامع، شکستی دیگری را رقم خواهد زد و از سوی دیگر، تلاش برای رسیدن به توافقی موردی با ایران با مقاومت هایی بسیار در رژیم صهیونیستی و حتی در میان تیم سیاست خارجی ترامپ روبه روست.