تحولات حقوق بین الملل کلاسیک در سایه همکاری و رقابت قدرتهای بزرگ
حقوق بین الملل دستاورد توسعه و تحولات تاریخی بین المللی تلقی می گردد. در این مسیر در طی قرون وسطی، دوران جدید و معاصر شاهد رشد روزافزون حقوق بین الملل بوده ایم. به نظر می رسد پایان جنگ جهانی دوم و شکل گیری سازمان ملل متحد را بتوان نقطه عطفی در تاریخ تحولات حقوق بین الملل به شمار آورد و بر اساس آن قبل و بعد آن را به دوره کلاسیک و مدرن تقسیم کرد. پژوهش حاضر دوره کلاسیک در تحولات حقوق بین الملل را از شکل گیری عهدنامه وستفالیا در 1648 تا سال 1945 در نظر گرفته و بر آن است تا نقش قدرتهای بزرگ این مقطع زمانی را در شکل گیری و گسترش حقوق بین الملل بررسی کند. بدین منظور این سوال مطرح می شود که قدرت های بزرگ نظام بین الملل چگونه در شکل گیری و گسترش حقوق بین الملل در دوره کلاسیک ایفای نقش کرده اند؟ فرضیه این است که قدرت های بزرگ در دوره کلاسیک در قالب همکاری و حتی رقابت با یکدیگر، با تشکیل کنفرانس های ادواری، انعقاد قراردادها، نهادسازی و ایجاد عرف، در شکل دادن و گسترش حقوق بین الملل تاثیرگذار بوده اند. همچنین نباید از نظر دور داشت که قدرتهای بزرگ همواره منافع خود را در تحولات حقوقی بین المللی لحاظ داشته اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی سعی دارد نقش قدرت های بزرگ در تحولات حقوق بین الملل در این مقطع زمانی را با توجه به ملاحظات فوق مورد بررسی قرار دهد.