سرگذشت رنگ

پیام:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (دارای رتبه معتبر)
چکیده:

اهداف و پیشینه: 

شواهد تاریخی بسیاری حکایت از حضور آگاهانه رنگ در فضاهای زیسته انسان دارد. بااین حال، امروزه گرایش غالب بر اندیشه های موجود در باب رنگ بیانگر نوعی طردشدگی رنگ است، که حاصل آن خلق فضاهای بی رنگ خنثی و یا رنگی ناموزون بوده است. تلاش برای پی بردن به انگیزه های حضور رنگ در تاریخ اندیشه های معمارانه هرگز به قوانین ثابتی منجر نشده است؛ چراکه مفهوم رنگ به خودیی خود معنای ثابتی در جوامع انسانی نداشته است. مطالعات پراکنده در مورد حضور تاریخی رنگ بر کالبد معماری عمدتا به دو رویکرد محدود شده است: شناخت رنگ در معماری در یک برهه زمانی محدود و پیگیری حضور رنگ در آثار یک معمار که درنهایت به دانشی جامع در خصوص حضور تاریخی رنگ در بستر معماری منجر نشده است. ازآنجاکه شواهد بسیاری بیانگر وجود رابطه همبستگی میان رنگ بر کالبد معماری و عواطف آدمی است، شکل گیری دانشی در حوزه رنگ به منظور توانمندسازی معماران در مدیریت بر نیروهای بصری و ابعاد عاطفی فضای محصور معماری ضروری است. مقاله حاضر مقدمه ای است بر پایه گذاری دانشی پیرامون رنگ به مثابه وجهی از معماری که با هدف شناخت رویکردهای حاکم بر حضور رنگ در نظر و عمل معمارانه تا دوران مدرن انجام شده است.

مواد و روش ها

این پژوهش، ازآن رو که مروری بر تاریخ است، و درعین حال در آن با تفسیر و بررسی روایت ها و آثار معماری، به الگوهای حاکم بر حضور رنگ در تاریخ معماری پرداخته شده است، می تواند در دسته پژوهش های تاریخی تفسیری قرار گیرد. شیوه انجام پژوهش به صورت مطالعات کتابخانه ای است که با بررسی عمیق متون، تصاویر، و فیلم های در دسترس از ساختمان هایی در دوره های متعدد تاریخی انجام شده است.

نتایج و جمع بندی: 

هرچند منابع موجود همه ابعاد اندیشه ورزی پیرامون رنگ در تاریخ را در بر نمی گیرند و مرور زمان نمود بصری آثار به جایی مانده را متحول کرده و در این میان، ثبت تصاویر رنگی از آن آثار امکان پذیر نبوده است، استناد به بیانیه ها و بررسی آثار معماری باقی مانده از حضور رنگ بر کالبد محصور معماری تا پیش از دوران مدرن و کالبد رها از محصوریت در دوران مدرن، حاکی از دو جریان کلی است. جریان نخست با نام رنگ گرایی ناظر بر دوره هایی است که رنگ به انحای مختلف در آثار معماری متجلی شده است. این جریان ذیل سه عنوان رنگ نمادین، رنگ زینتی، و رنگ ساختاری معماری دسته بندی شده است. جریان دیگر با عنوان رنگ گریزی که ناشی از گرایش به رنگ سفید و حذف رنگ دانه ها از کالبد معماری است و حاصل آن تجلی فضاهای سفید و خاکستری به مثابه زمینه ای خنثی برای زندگی آدمی است. اگرچه سرگذشت رنگ در تاریخ معماری دست کم این ادعا را که رنگ با آن وجوه گسترده قابل تقلیل به قوانینی کلی است، یکسره رد می کند، بااین حال مدیریت بر حضور رنگ در معماری نیازمند اصولی است، تا آن را در تقابل با نگاه به رنگ به مثابه زینت معماری، به وجهی از کالبد معماری مبدل کند. در انتهای این پژوهش و در مسیر شناخت رنگ معمارانه، دیدگاهی نو پدیدار می گردد که رنگ را وجه ساختاری معماری قلمداد کرده است. با مرور تاریخ، الزامات اولیه این نگاه تا حدی روشن می شود، بااین حال، توسعه این دانش نیازمند مطالعات میدانی گسترده تری است که می تواند موضوع پژوهش های آینده باشد.

زبان:
فارسی
صفحات:
5 تا 16
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2809961 
مقالات دیگری از این نویسنده (گان)