ساختار معنایی دفتر چهارم مثنوی معنوی براساس الگوی کل نگر
مطالعات ساختار کلنگر، رویکرد نوینی در بررسی و تحلیل آثاری است که دارای ساختار کلان سازماندهی هستند. متونی مانند مثنوی معنوی مولانا که در ظاهر دارای چیدمان و ساختار بینظمی هستند اما اگر با دیدگاه کلنگر به اجزای آن دقت شود، ارتباط معنادار میان بخشهای آن قابل تفسیر است. صفوی (1386) طی مطالعاتی که در مورد ساختار مثنوی داشته، نشان میدهد که مولانا در دفترهای ششگانه مثنوی از دو روش «پاراللیسم» و «انعکاس متقاطع» برای برقراری ارتباط معنادار میان داستانها و مفاهیم مطرح شده استفاده کرده است. در این پژوهش سعی شده تا دفتر چهارم مثنوی از منظر ساختار کلنگر با روش معناشناسانه و سمنتیک مورد مطالعه قرار گیرد تا پاسخی باشد به این سوال که ساختار معنایی و پاراللهای بکار رفته در این دفتر چگونه است؟
پژوهش حاضر با روش تحلیلی و رویکردی ساختارگرایانه مبتنی بر دیدگاه کل نگر و معناشناسانه انجام گرفته است.
نتایج حاصل از بررسی نشان میدهد که دفتر چهارم دارای هفده گفتمان اصلی است و هسته مرکزی دفتر چهارم نیز در گفتمان «9» مطرح شده است. هر گفتمان دارای زیربخشها و داستانهای فرعی است و به استناد موضوع گفتمانها، موضوع محوری دفتر چهارم علم است که به سه دسته «علم جزئی، علم کل و علم اشراقی» تقسیم میشود.
تاکید مولانا بر لزوم پیروی کردن عالمان علم جزئی و کلی از عالمان اشراقی است. او دو گروه نخست را نیازمند هدایت و آموختن توصیف کرده و تنها عالمان اشراقی را به واسطه رسیدن به علم الهی و نور حقیقت، دانای کل قلمداد کرده است.
-
تبیین انطباق سفر انفسی سهراب سپهری با توالی زمانی و ساختار معنایی دفاتر شعری هشت کتاب
مجله سبک شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)، آذر 1402